کور / هراړخیز / نقش زن در زراعت پایدار و امنیت غذایی در افغانستان

نقش زن در زراعت پایدار و امنیت غذایی در افغانستان

Role of woman in sustainable Agriculture and food security in Afghanistan

تهیه کننده : سید محمد نعیم خالد و م.خالد – 25 دسمبر 2012

خلاصه
مشارکت فزاینده زنان در بازار نیروی کار یکی از شاخص های توسعه یافته هر جامعه و نمایانگر افزایش علاقمندی زنان به جنبه های گوناگو ن مشارکت در فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی است . با توجه به سطح توسعه اقتصادی افغانستان در دهه اخیر، زنان نقش مهمی در توسعه زراعتی و روستایی داشته است. بر اساس راپور سازمان خوراکی و زراعت ملل متحد در بیشتر کشورهای در حال توسعه در بهبود امنیت غذایی زنان بطور متوسط 50 درصد از تولیدات بخش زراعت را برعهده داشتند.

با وجودی که اساس اقتصادی روستاهای ممالک در حال توسعه ، زراعت و فعالیت های وابسته به آن است، سهم زنان روستایی در زراعت و سایر بخش های اقتصادی پنهان مانده است و به همین دلیل ارزش واقعی مشارکت زنان در تولید اقتصادی نادیده گرفته شده و در اندازه گیری عملکرد اقتصادی به حساب نمی آید .

علاوه براین در کشورهای در حال توسعه زنان روستایی فقیرترین و آسیب پذیرترین قشر محسوب می شوند ؛ این در حالی است که در کشورهای سرمایه دار که زراعت تجاری متداول است، زنان در سطح مدیریت مزارع نیز ایفای نقش می کنند. از آنجا که نقش زنان بویژه در مناطق روستایی تحت تاثیر عواملی مانند جنسیت، ساختار خانواده و فرهنگ منطقه است، در این بررسی به مقوله های گرسنگی و فقر، تبعیض و توسعه نیافتگی، جنسیت نیروی کار در بخش زراعت، زنان و امنیت غذایی و محدودیت های اعمال شده برای زنان روستایی دهقان پرداخته می شود. هدف از این مقاله مطالعه در مورد نقش زنان در زراغت و امنیت غذایی درافغانستان است که در این دهه در روند توسعه زراعت و بالطبع توسعه اقتصادی فعالیت داشته اند.

تعریف های مهم
زراعت پایدار یا باثبات: لغت پایدار برشرایط یکنواخت و با ثبات دلالت دارد . زراعت پایدار یا باثبات نوعی زراعت است که در جهت منافع انسان بوده ، مفیدیت بیشتری در استفاده از منابع دارد و با محیط در توازن است . از لحاظ باثباتی زراعت باید از نظر اکولوژیکی مناسب ، از نظر اقتصادی توجیه پذیر و از نظر اجتماعی مطلوب باشد . یک شخص باید اطلاعات کافی در مورد منابع ، آب و هوای جهان و تنوع آن ، تکنالوژی آینده ، نقش مردم در زراعت و رابطه آنرا با محیط داشته با شد تا از باپداری زراعت بفهمد.
امنیت غذایی: امنیت غذایی عبارت از دسترسی همه مردم به غذای کافی در تمام اوقات برای داشتن یک جسم سالم میباشد. طبق این تعریف موجود بودن غذا، دسترسی به غذا و پایداری در دریافت غذا سه عنصر اصلی می‌باشند (FAO, 1986).

معرفی
افغانستان کشور زراعتی است که تقریبا 80 در صد نفوس آن در ساحات روستایی زیست میکنند و تقریبا 53- 60 درصد عاید ناخالص کشور از راه زراعت تآمین میشود. در بخش زراعت در این مملکت حدود 67-80 درصد قوه کاری مصروف کار هستند. زنان تقریبا نصف نفوس جهان را تشکیل میدهد. درکشور های رو به توسعه زن دوشادوش مردان در قسمت تولید مواد غذایی و معیشت فامیلی مصروف کار اند. به شکل مجموعی 43 در صد کاریکر بخش زراعت را زنان تشکیل میدهند. مگر نقش زنان در زراعت و تولید مواد غذایی نادیده گرفته شده و آنها را از ایفا این همکاری محروم می پندارند. این مشکل نسبت فرهنگ وطنی مایان، امنیت ، عدم توجه دولت، عدم همکاری سازمانها همکار و ساختارهای ذیدخل ازدیاد می یابد. قرار یک تخمین سازمان بین المللی زراعت و مواد غذایی اگر برای زنان عین وسایل و سهولت های تولیدی تهیه شود حاصلات در مزارع در حدود 20-30 در صد افزایش خواهد کرد که در نتیجه 100 الی 150 میلیون مردم هم از گرسنگی نجات پیدا میکنند.

قرار راپور سازمان خوراکی جهان در سال 2012 حدود 7.6 میلیون یا 30 درصد افغانها از لحاظ غذایی ناامن بودند و نمیتوانستند که 2100 کیلوکالری انرژی را برای خود در یک روز تامین کند. بین این طبقه 2.1 میلیون شدیدا در ناامنی غذایی قرار دارند و نمی تواند 1500 کیلو کالوری انرژی را در فی روز تامین کنند. در یک سروی که این سازمان راه اندازی کرده بود از بین 55 ولسوالی یی 22 ولایت حدود 34 درصد فامیل ها دچار نا امنی غذایی بودند و 40 درصد آنها در سرحد ناامنی غذایی قرار دارند.

زنان در زراعت
زنان با توجه به نقشي که در خانواده ايفا مي کنند ، مي توانند به عنوان یکی از محورهای اصلي پيشرفت و توسعه محسوب شوند با توجه به واقعيت هاي ملموس جهاني متاسفانه زنان ازموقعيتي نامطلوب در سطح بين المللي برخوردارند. بطور مثال تفاوت در سطح سياست گذاري، سرمايه گذاري و دريافت حقوق براي کار مساوي پديده اي جهان شمول است. ميزان مشارکت زنان در فعاليت هاي اقتصادي تائيدي بر عدم توجه کافي به امور زنان و ارزش افزوده آنان است، زيرا زنان در تمام مراحل توليد محصولات زراعتی و محصولات حیوانی و به طور کلي درتمامي امور دوشادوش مردان به فعاليت مي پردازند و اوقات اندک بیکاری را نيز صرف توليد صنايع دستي مانند گليم و قالين و … مي کنند . بنابراين ايجاد زمينه هاي خود آگاهي هدايت توانائي هاي اقتصادي و اجتماعي زنان و برنامه ريزي جهت جلب مشارکت آنان در فعاليت هاي گوناگون الزامي است. در مناطق روستايي زنان نقشي به مراتب بيشتر از مردان در اقتصاد خانواده و فعاليتهاي داخل منزل به عهده دارند و موجب رونق اقتصادي جامعه هستند. هنوز زنان جايگاه خود را در بيشتر کشورهاي جهان به ويژه کشورهاي در حال توسعه به عنوان شهروندان فعال و برخوردار از استعداد مشارکت در عرصه هاي اقتصادي – سياسي – اجتماعي و فرهنگي به دست نياورده اند و کماکان فعاليتهاي زنان در محاسبات اقتصادي مد نظر قرار نمي گيرد و از آنان به عنوان نيروي کار نامرئي ياد مي شود. تخمين بسيار مأيوس کننده تعداد زنان فعال روستايي و برآورد بسيار کم ميزان مشارکت زنان در فعاليتهاي اقتصادي تأييدي بر عدم توجه کافي به امور زنان و ارزش افزوده آنان است . زنان نيروي عمده براي ايجاد تحول و منبعي بالقوه براي پيشبرد اقتصاد روستا و افزايش هر چه بيشتر نرخ رشد توليد محصولات غذايي هستند اگر چه زراعت و مالداری به طور سنتي شغلي مردانه بوده اما نقش زنان هرگز محدود به خانه و خانواده نشده و زنان علاوه بر فعاليتهاي داخل منزل در بيرون ( زراعت ، مالداری ، جنگلداري و غيره ) نيز فعال هستند. اهميت موضوع زنان در افغانستان به ويژه مناطق روستايي از يک سو با محدوديت امکانات و منابع توليدي و از سوي ديگر با رشد سريع جمعيت و انبوه بيکاران در پروسه دستيابي به رشد و توسعه روستايي مواجه مي باشند و زنان روستايي در تمامي مراحل توليد محصولات زراعتی و توليدات حیوانات دوشادوش مردان به فعاليت مي پردازند.

در جامعه افغانی اکثرا مردها نسبت زنان اولا نان را صرف میکنند و قسمت باقی مانده را به اطفال تغذیه میکند بنا زنان نسبت نبود و یا کم بودن نان دچار امراض گوناگون میگردد و قرار یک تخمین سازمان ملل متحد برای زنان گفته شده است که 60 در صد نفوس گرسنه جهان زنان و دختران هستند. در قسمت تولید بران آنها زمین، آب و دیگر مواد تولیدی به شکل مساوی تهیه نمیشود که این کار در جامعه ما برای تعدیل قوانین و حذف رواج های نا معقول دارد.

زنان روستایی در تنوع زیستی متخصص هستند، آن‌ها نیازهای تغذیه‌ ای خانواده خود را می‌دانند و براساس آن، محصولات مورد نیاز را میتوان کشت ‌کنند. آنان به منظور کاهش خطر، محصولات مختلفی را در مزارع و باغچه‌های منازل خود به صورت کشت‌های متنوع و متداخل به عمل اورده میتوانند. تقریباً تمامی تنوع زیستی در اجتماعات روستایی به وسیله زنان محلی حفظ و توسعه یافته است.

یکی از علما بنام ستویز جابرا نقش زنان را در زراعت به شرح زیر می نویسند:

مدیریت قسمتی از تولید مزرعه و مالداری
فراهم اوردن قسمتی از نیروی کار مزرعه
تسلط کافی در پروسس محصولات غذایی و آماده سازی آنها
تامین سوخت و آب مورد نیاز برای طبخ غذا و ساختن سایر محصولات زراعتی

زنان و امنیت غذایی
منظور از امنیت غذایی دسترسی فزیکی ، اجتماعی و اقتصادی اعضای خانواده در تمام اوقات به غذای سالم ، کامل ، و کافی که احتیاجات رژیمی وتمایل آن ها را به غذا برای گذراندن یک زندگی فعال و سالم رفع کند، است (FAO). دسترسی به غذای سالم و مغذی ، دریافت غذای کافی و ضرورتا راهی از گرسنگی حق هر فرد است. علاوه بر این که باید مواد غذایی موجود در دسترس باشد باید توانایی مالی برای خرید وجود داشته باشد تا امنیت غذایی فراهم شود.

ناآگاهی زنان روستایی از خطرات ناشی از سموم در اثر دخالت مستقیم و یا غیرمستقیم آنها در سمپاشی، آنها را در معرض بیماری های مزمن از جمله بیماری های تنفسی، پوستی، خونی، اعصاب قرار می دهند .شایان ذکر است خطرات مزبور نه تنها زنان بلکه سلامتی جنین و یا نوزادان مادران شیرده را نیز به خطر می اندازد .ضمن آگاهی و آموزش مناسب، زنان می توانند این خطرات را برای خود و خانواده و نهایتاً برای محیط خود به حداقل برسانند . بی شک باقیمانده سموم در محصولات زراعتی از نظری موضوع امنیت غذایی کودکان بسیارمهم است. سازمان های مربوطه باید تحقیقات در مواردی لازم در زمینه تاثیرات سوء سموم بر روی کودکان انجام دهند تا با تغییر ستراتیژی ها و سیاست ها وتعمیق جایگاه حفاظت محیط زیست سلامتی آنان تضمین شود. همچنین اگر به کودکان و زنان روستایی آموزش حفظ محیط داده شود که با مسایل مربوط به آلودگی محیط زیست آشنا شوند و برای حفظ محیط زیست مشارکت و فعالیت داشته باشند ، این امر می تواند در روند توسعه پایدار بسیار موثر باشد.

زراعت پایدار یا باثبات برای زنان، سلامتی خود، فرزندان، خانواده و جامعه شان را در پی دارد . همچنین سرمایه های آنان را که زمین و آب و منابع طبیعی اطرافشان است، حفظ و پایدار خواهد کر د. در نتیجه علاوه بر تضمین آینده اقتصادی خانواده به تضمین اقتصاد جامعه نیز منجر خواهد شد . شاید به عبارتی بتوان گفت برای زن روستایی، زراعت پایدار به مثابه پایداری زندگی است . به شمار آوردن زنان و دختران به عنوان شرکایی که همپای مردان در پروسه توسعه نقش دا رند، محور اصلی این بحث است . درآمد فامیلی از مؤثرترین عوامل برای تامین صحت تغذیه ای افراد خانواده است و تامین درآمد گرچه در فرهنگ بسیاری از اقوام بر عهده مردان است اما در بسیاری از جوامع سنتی نیز زنان نقش تعیین کننده ای در این میان دارند که گاه رقم آن به بالاتر از 50 درصد حتی در کشورهای آفریقایی و آسیایی میرسد. در کشور ما نیز نمونه بارز آن نقش مؤثر زنان در تولیدات زراعتی در تولید برنج، میوه جات وسبزیجات دیده میشود.

ناامنی غذایی و گرسنگی می تواند علاوه بر اثرات نامطلوب بر سلامت جسمی، آثار سوء اجتماعی و روانی نیز به همراه داشته باشد. بنابراین تأمین امنیت غذایی و مقابله با ناامنی غذایی و گرسنگی در جامعه باید به عنوان یکی از اهداف مهم برنامه ریزی های توسعه اقتصادی و اجتماعی باشد و هردو زن و مرد دوشادوش یکدیگر کار کنند تا به اهداف نهایی خود فایق آیند.

موانع و طروق حل آن:
موانع متعددي ، در مسير مشاركت و نقش آفريني زنان وجود دارد كه مي توان آنرا به عوامل فردي ، خانوادگي و اجتماعي تقسيم بندي نمود .

1. نبود و پايين بودن سطح سواد زنان: عدم سواد و سطح پاین سواد زنان یکی از عوامل مهمی است که باعث میشود زنان نتواند رول بارز و ارزنده در سیاست ، تجارت و کارهای عایدزا و سایر امور اجتماعی داشته باشد. بنا سعی گردد که برای زنان علاوه بر کورس های تخنکی ، آموزش های کوتاه مدت نیز میسر گردد تا در قسمت حل مشکلات فنی مثل زراعت برای آنها ممد کمک گردد.

2. مردسالاري جامعه و تعصبات خانوادگي بصورت موافقت نكردن پدر يا همسر با حضور زنان در فعاليت هاي اجتماعي و اقتصادي به دلايل مختلف فرهنگي.

3. باور و نگرش منفي نسبت به توانايي زنان و تبعيض هاي جنسيتي .

4. عدم دست رسی به زمین: زن باید عین مقدار زمین که مرد در دست رس دارد، داشته باشد. زن بخاطر که مستقیما در تولید، پروسس و فروش مواد غذایی سهیم است، دست رسی به عین مواد تولیدی که یک مرد دارد ، داشته باشد.

5. دسترسی به تمویل کنندگان مواد تولیدی: زن باید با تهیه کنندگان مواد خام زراعتی و تولیدی ارتباط داده شود. برای زنان این فرصت مهیا شود که مستقیما با فروشنده گان بزرک و تهیه کننده گان مواد خام برای تهیه مواد تولیدی مثل کود های زراعتی، ادویه های زراعتی، وسایل آبیاری و غیره در تماس شوند که بتوانند از این طریق زنجیر ارزش کوتاه و مصارف زن دهقان کم گردد.

6. نبود کمک های بلا عوض و کریدت: برای زنان باید کمک های بلا عوض و کریدت جهت تولید مواد زراعتی داده شود. دولت و سازمان های کمک کننده باید برای زنان کمک های بلا عوض کنند که تا آنها بحیث یک متشبث در سکتور خصوصی ، خاصتا در بخش زراعت بدرخشند.

7. دسترسی کم به معلومات و تکنالوژی زراعتی: توسعه و ایجاد تکنالوژی های جدید زراعتی برای زنان که سبب تولید بیشتر و مناسب گردد. نسبت اینکه زنان از مطبوعات، مامورین ترویج ، مواد ترویج و جامعه بخصوص زنان دهقان به دور هستند نمی تواند عین موادی که مردان به دست دارند، آنها داشته باشند. بنا کوشش گردد که برنامه های خاص برای زنان ایجاد شود که معلومات و تکنالوژی های جدید زراعتی را به سمع آنها برساند. در ضمن مامورین ترویج زن باید بیشتر شود که مستقما با زن دهقان در ارتباط قرار بگیرد و معلومات لازم را به آنها انتقال دهند.

8. تقویه نمودن حالت تغذیوی زنان و اطفال. زن که معمولا مسول تغذیه اطفال و مسول تهیه غذا برای فامیل خویش میباشد باید عین غذا را که مرد به مصرف میرساند ، مصرف کند.

9. ایجاد فرصت های مساوی برای زنان در قسمت کار یابی و اشتغال. زنان در قسمت تولید باید بتواند دهقانی زمین مردم را بر عهده بگیرد. یا زمین مردم را اجاره کرده بتواند تا فرصت این برایش مهیا شود که در تولید بیشتر و خوب سهم فعال بگیرد.

10. نبود و کم بودن سازمان های زنان: تقویه و توسعه سازمانهای تخنیکی و اجتماعی زنان. جهت اینکه زنان بتواند دست رسی به معلومات خوب و جدید زراعت داشته باشد، سازمان های زنان باید بیشتر شود ، تقویه گردد و ظرفیت آنها را بلند ببرند که بتواند یک پل بین زن و افراد یا سازمان های ذیدخل باشد. افراد ذیدخل معمولا شامل اورگان های دولتی مانند وزارت زراعت، وزراعت امور زنان، وزارت کار و امور اجتماعی، وزارت تجارت، وزارت انکشاف دهات وموسسات که درقسمت زراعت و امور مربوطه زنان مصروف اند، شامل است.

11. قوانین: بازنگری ، اصلاح و ریفورم قواننین دولت و جامعه تا مشکلات که درقبال زنان وجود دارند، حل گردد. محیط سیاسی، اجتماعی و قانونی باید تغیر یابد تا زن بشکل کامل پوتانسیل خود را در جامعه درک کند.

خاتمه
بخش زراعت به عنوان يكي از مهم ترين بخش هاي توليدي افغانستان در تامين امنيت غذايي مورد نياز مسئوليت بسيار سنگيني بر دوش دارد ، كه با توجه به بهره وري نيروي انساني مي تواند اين بخش را در دست يابي به اين هدف عمده خود در حد بسيار مناسبي ياري دهد . در اين راستا زنان نيز نقش مهمي را ايفا مي كنند . با اين وجود به دليل محدوديت هاي بي شماري كه زنان روستائي با آن مواجهند هنوز امكان بروز توانمندي هاي خود را در اين زمينه نيافته اند . در اين ميان با توجه به نقش بسيار عمده اين گروه فراموش شده در فعاليت هاي زراعتی ، تمركز و توجه ويژه به اين قشر عظيم از جامعه و فراهم ساختن خدمات حمايتي ، آموزشي و ترويجي براي آنها مي تواند به رفع موانع و مشكلات بي شمار پيش روي آنها كمك كرده و در نهايت منجر به افزايش و بهبود بهره وري آنها در امور زراعتی و در نتيجه افزايش رفاه و آسايش جامعه گردد .

براي اینكه بتوان موانع و مشكلات فعاليت زنان را رفع نمود بايد با يك برنامه ريزي دقيق و مدرن به تقويت بنيه كاري زنان پرداخت تا با همكاري آنها بتوان در يك مسير صحيح قدم گذاشت. دسترسي زنان به آموزش در سطوح مختلف ، امكان برخورداري آنان از فرصتهاي شغلي مناسب و همچنين تجهيزات صنعتي ، فني و درماني موجب خواهد شد كه شهرها از حالت تمركز و جذب سرمايه هاي داخلي و خارجي بيرون رفته و امكان توزيع عادلانه منابع و تسهيلات ميان شهر و روستا فراهم گردد و دولت بجاي تحمل هزينه هاي سنگين كنترل جمعيت شهرنشين ، اين هزينه ها را در جهت توسعه روستائي و حمايت از زنان روستائي كه آسيب بيشتري در مواجهه با عدم امكانات مي بينند و نسبت به مردان از نرخ مهاجرت بسيار كمتري برخوردارند و مجبور به انطباق با شرايط موجود و استفاده از امكانات موجود مي باشند ، به مصرف برساند . در جهان امروز نيل به اهداف توسعه بدون استفاده از توانايي هاي نيمي از افراد جامعه ، يعني زنان غيرممكن است .

مآخذ
Farnworth, Cathy and Jessica Hutchings (2009). Organic Agriculture and Womens’ Empowerment (online). Consulted on . 20/12/2012. http://www.ifoam.org/growing_organic/1_arguments_for_oa/social_justice/pdfs/Gender-Study-090421.pdf

INTERNATIONAL FOOD POLICY RESEARCH INSTITUTE (IFRI). The Key to Food Security Looking into Household (Online). Consulted on 25/12/2012 http://www.ifpri.org/sites/default/files/pubs/pubs/ib/ib3.pdf

Khalid, Sayed Mohammad Naim. (2012). Sustainable Agriculture and Food Security. (Online). http://www.larawbar.net/32591.html

Marilee, Karl (2010). Inseparable: The Crucial Role of Women in Food Security Revisited. (online). Consulted on . 25/12/2012.

http://www.isiswomen.org/downloads/wia/wia-2009-1/1wia09_00aFeatures_Karl.pdf

UNWOMAN (Michelle Bachelet). (2011). Empowering Rural Women and Food Security (online). Consulted on . 24/12/2012.

http://www.unwomen.org/2011/09/empowering-rural-women-and-food-security/

UNWOMAN. (2011). High Level Luncheon Event on Empowering Rural Women for Food and Nutrition Security (online). Consulted on . 24/12/2012

http://www.unwomen.org/wp-content/uploads/2011/11/Outcome-document_Empowering-Rural-Women-for-Food-and-Nutrition-Security_22-Sept-2011.pdf

World Bank. (2005). National Reconstruction and Poverty Reduction – Role of Woman in Afghanistan Future, Work and Employment – Chapter 4. (online). Consulted on. 23/12/2012

http://siteresources.worldbank.org/SOUTHASIAEXT/Resources/223546-1151200256097/chap4.pdf

WFP. (2012). Food Security in Afghanistan. (online). Consulted on. 25/12/2012
http://www.wfp.org/countries/afghanistan/food-security
تهیه و ترتیب: سید محمد نعیم خالد و م.خالد – 25 دسمبر 2012