کور / بېلابيلي لیکني - پخوانۍ / خونريزى قومى به كوچه هاى كابل رسيد!

خونريزى قومى به كوچه هاى كابل رسيد!

هان اى ملت هوشيار باشيد.

                             خونريزى قومى به كوچه هاى كابل رسيد!


اخبار ساعت شش شبكه راديو- تلويزيون جهانى آريانا تصاوير دلخراشى از در گيرى هاى كوچى ها و هزاره ها را در مربوط ناحيه سيزدهم شهر كابل به نمايش گذاشت. اين خبر تكان دهنده ميگفت كه كوچى ها و هزاره هاى ساحه ى ناحيه سيزدهم شهر كابل حوالى ساعت هشت صبح روز جمعه 22 اسد ۱۳۸۹(۱۴اگست۲۰۱۰) با سنگ و چوب وچماق بجان هم افتاده و مصیبتی را بر مصايب بيشمار مردم افغانستان افزودند كه اگر جلو آن به موقع و مسوولانه گرفته نشود، اين تنش قومى كه بدون شك ريشه در بيرون از مرز هاى كشور و سازمان هاى جهنمى استخبارات منطقه و فرا منطقه ی دارد، ابعاد گسترده يافته و جامعه ى داغدار افغانستان را داغدار تر خواهد ساخت.


كوچى ها و هزاره ها باشنده گان اصلى و قديم افغانستان بوده، در طول اعصار و قرون در كنار هم زيسته و با هم مراودات دامنه دار تجارتى و فرهنگى دارند. كوچى ها و هزاره ها در مناطق نزديك بهم اكثراً در غم و شادى همدیگر شريك بوده و چه بسا كه خون هاى شان را در سنگرهاى داغ دفاع از نواميس ملى، حاكميت ملى، ازادى و طرد تجاوز بيگانه يكجا به زمين ريخته اند.

طى چند سال گذشته متاسفانه كدورت هاى در ولسوالى هاى بهسود و دايميرداد ولايت وردك بين  كوچى ها و هزاره ها بميان آمد كه باعث مكدر شدن روابط تاريخى، اسلامى، وطنى و برادرانه ى این دو قوم گرديد. بدون جنجال استدلال ثابت است كه وظيفه ارگان هاى ثلاثه دولت و فعالين اجتماع بود تا به اسرع و قت دست و آستين بالا زده و مشكل پيش آمده را در پرتو احكام دين مقدس اسلام، سنن پسنديده ى ملى و مفاد طرفين حل و فصل ميكردند تا دشمنان تاريخى مردم افغانستان از اينگونه كدورت ها و سوء تفاهمها استفاده ناجايز ننموده و فواصل بين مردم بيشتر نگرديده و خداى نخواسته خون ناحق به زمين نريزد.

هنوز مشكلات پيش آمده در بهسود حل وفصل نشده بود كه اينك مشكل دگرى در كابل، در ده – پانزده كيلومترى ارگ رياست جمهورى پيش آمد و در يك روز جمعه، آنهم در ماه مبارك رمضان كسانى بجان هم افتادند كه بدون شك محتاج يك لقمه نان حلال هستند و با هزار ويك مشكل شب خود را به روز ميرسانند!

دراین مورد هر قدر گفته شود، كم خواهد بود. دستان نامرئى براى جنگهاى قومى، زبانى، مذهبى و سمتى در افغانستان كار ميكنند. آنهاییكه ميخواهند هويت افغانستان مستقل و آزاد به باد فنا داده شود، آنهایيكه به فكر عمق استراتيژيك در كشور ما هستند، آنهائيكه ميخواهند بخاطر منافع مذهبی، سیاسی و اقتصادی شان از هرات تا کابل (جاده نور) داشته باشند و آنهاییکه میخواهند حسابهای خودى را با استفاده از وضع  موجود در افغانستان حل وفصل كنند، آماده هستند تا هر لحظه يك برادر را در برابر برادر دیگر مسلح ساخته و هزار ويك دليل شرعى و غير شرعى را بخاطر مباح بودن خون طرف مقابل در برابر وى قرار دهند و او را به جنگ و كشمكشى سوق دهند كه برنده ای نخواهد داشت و كشتى شكسته ى همه ی ما غرق خواهد شد.

مردم افغانستان بصورت عام وكوچى ها و هزاره ها بصورت خاص بايد بدانند كه دشمنان سوگند خورده ى افغانها مانند گذشته ميخواهند تا با تحريكات هر چه بيشتر قومى، زبانى، مذهبى و حتى محلى و منطقوى، چنانكه در طول قرن ها و خاصتاً در جنگهاى آزادى خواهى افغانها و بعد از آن ازين حربه استفاده كرده اند، يكبار دگر استفاده كنند. آنها نميخواهند و نميگذارند تا مردم ما عليرغم همه تحولات و دگرگونى هاى ژرف كه در دنياى امروز عملى گرديده، سرحدات برداشته شده، اتحاديه هاى چندين ملتى و چندين كشورى ساخته شده، واحد هاى پولى ملى به واحد هاى فرا منطقه ى مبدل شده، از حجره تنگ و تاريك قوم و زبان و مذهب و منطقه و محل زيست پا بيرون نهند . با دريغ و درد كه هنوز اين دسيسه و درس بر ما تلقين ميشود و بنام پشتون، تاجيك، هزاره، ازبك، تركمن، نورستانى، بلوچ و غيره و حس هژمونى و برتری به ديگران به ريشه هاى خود تيشه ميزنيم.

مردم افغانستان بايد بدانند كه همسايه هاى حسود به كوچكى فكر و ذهن ما ميخندند. آنها ميخواهند كه ما ساليان سال دراين تنگناى جهل و جنون گير مانيم، همدیگر خود را بدریم، برانيم و از كشته ها پشته ها بسازيم. آنهائيكه براى منافع دراز مدت سياسى و اقتصادى خود در افغانستان فعال هستند مانند پاكستان، هند، ايران، روسيه، عربستان سعودى، امريكا و ائتلاف بزرگ آن مردم ما را در برابر توفانها و حوادث هولناك پراگندگى، تشتت و افتراق قرار ميدهند و خود از آن سود ميبرند. چنانچه كه دست پرورده هاى رنگارنگ آنها طى سه دهه ى خونين تحت نامهای مختلف به اين مسايل دامن زدند و همه به مانند دشنه هاى بيگانه خون ريختاندند!

مردم افغانستان بايد بدانند كه د سایس در پيش است و بايد هوشيارانه عمل كرد.

و اما د شمنان  مردم افغانستان و تفرقه افگنان بايد بدانند كه سرزمين آبايى افغانها و طنى است با تاريخ كهن، با اقوام متعدد كه مدنيت هاى بزرگ و باعظمتى را پشت سرگذاشته و هستى اش در اعماق تاريخ و قلب زمان ريشه دوانيده است.(در همين سرزمین كه امروز از هر گوشه اش خون ميتراود، ترك و تاجك، پشتون و ازبك و هزاره هر يك بنوبه ى خويش و در دوره اى از ادوار تاريخ پر افتخار سرزمين ما تاج و اورنگى داشته اند و همه با هم و در كنار هم زيسته اند. هنوز از كشور هاى پاكستان و ازبكستان  و اين ستان و آن ستان در جغرافياى هستى و دفتر زمان خبرى نبود كه فرزندان با وقار و فرزانه ى اين مرز وبوم طبل فرمانروايى ميزدند و بر قسمت هاى زيادى از شرق حكمروايى داشتند.

دشمنان ما بايد بدانند كه افغانها فرزندان يك مرز وبوم و برادران همدیگر اند. اگر روزى با يكديگر در آويخته اند،فرداى آن همدیگر را در آغوش كشيده و در يك سنگرجان داده اند. در حاليكه رشته – رشته وجود ما با هم پيوند خورده ما را آدميت، وطن، تاريخ، دين، فرهنگ، خاك،آب، زمين و هواى مشترك با هم عجين ساخته است).

و مردم افغانستان بايد بدانند كه آنهایى كه بنام امير و رهبر و بزرگ در راس گروهك هایی قرار دارند و خود را علمبرداران اقوام خود قلمداد ميكنند و منافع خود را با منافع استخبارات منطقه و فرا منطقه اى گره زده اند، خود بزرگترين دشمنان اقوام خود هستند و اگر بدقت توجه شود چهره هاى خود را در ساليان خونين اخير بى نقاب ساخته و نبايد بصورت مكرر فريب شان را خورد!

تصاويرى كه تلويزيون اريانا نشر نمود، خانه هایی را نشان ميداد كه در وازه و كلكين نداشتند و يا مردم در خيمه ها زنده گى مى كردند. باشنده گان اين خانه هاى محقر گلى بدون كلكين و دروازه و خيمه ها بايد بدانند كه ايادى اجانب ميخواهند آنها را براى اهداف پليد سياسى- قومى خود قربانى نمايند و خود به آب و نانى برسند. از هميجااست كه بايد فرياد بر آورد: اى ملت هوشيار باشيد!!!