کور / بېلابيلي لیکني - پخوانۍ / ناتو در سراشیبی سقوط و شکست ننگین

ناتو در سراشیبی سقوط و شکست ننگین


با اوج گیری تنشها و خشونتها در افغانستان و ازدیا روز افزون زیانهای جانی نیروهای ناتو در این کشور و در پی اصرار امریکا به کشورهای عضو ناتو، برای فرستادن نیروی بیشتر به افغانستان، به دلیل عدم موافقت اکثریت اعضای اروپایی ناتو برای افزایش نیروی نظامی به افغانستان، خشم امریکا را برانگیخته و میزان اختلاف و تنش های لفظی بین کشورهای عضو بیش از پیش ازدیاد یافته است.


هر چند اختلاف نظر میان امریکا و کشور های دیگر ناتو در افغانستان مدت هاست، وجود دارد اما اخیراً به دنبال پاسخ تند وزیر دفاع آلمان به نامۀ وزیر دفاع امریکا و همچنین هشدار کانادا به خروج نیروهایش از افغانستان به یک تنش جدی و چالش برانگیز میان اعضای ناتو با امریکا، تبدیل شده است. تشدید اختلافات میان امریکا و ناتو از آنجا ناشی میشود که پنتاگون قصد دارد نیروهای اروپایی ناتو را درگیر جنگ مستقیم با طالبان در مناطق ناآرام جنوب و شرق افغانستان نماید و در عین حال اروپا را مجبور به اعزام نیروی تازه نفس به این کشور سازد، اما این درخواست و سیاست امریکا از سوی اکثر اعضای اروپایی ناتو، با مخالفت رو به رو شده است.


از سوی دیگر به تازه گی نخست وزیر کانادا نیز که تعدادی از نیروهای کشورش در ولایت کندهار مشغول جنگ با طالبان است، هشدار داده است که در صورت عدم تقویت نیروها، کانادا سربازان خود را از افغانستان خارج خواهد کرد. آنچه مسلم است، بحران شدید میان اعضای ناتو بر سر مسألۀ افغانستان، اگر از سویی، حکایت از سردرگمی و شکست سیاستهای امریکا و متحدان او، در این کشور است، از طرف دیگر نمایانگر از هم پاشیدن پیمان ناتو، نیز میباشد. 


امریکا که متهم به تشدید جنگ در افغانستان است، اکنون می خواهد، با فشار بر سایر اعضای ناتو و بحرانی ساختن اوضاع جنگ درمناطق جنوب و شرق افغانستان، به دنبال استفادۀ ابزاری از سربازان اروپایی و کانادایی در خطوط اول جنگ است. سیاستی که سایر اعضای اروپایی ناتو به خوبی به آن پیبردهاند و حاضر به پذیرفتن این فشارهای امریکایی نیستند. 


با شلیک گلوهای بیشتر، سربازان بیشتری کشته میشوند



یک مجلۀ هفتهگی آلمانی با نشر تحلیلی در این رابطه، با اشاره به اینکه امریکا جنگ را به افغانستان صادر کرده و ناامنی را به کشورهای اروپایی وارد میکند، مینویسد، سیاستهای امریکا، تصویر زیبایی را که غربیها از ایتلاف ناتو ترسیم کرده بودند، به تیرهگی کشانده است. در این تحلیل که به قلم یک کارشناس سیاسی جوخن بیتنر نوشته شده، آمده است، اختلافات غربی- غربی در پیمان ناتو افزایش یافته و علایق و اهداف امریکا و اروپا در این ایتلاف از هم فاصله گرفته است.
بیتنر در ادامه می افزاید: کشمکشها و مناقشات برای اعزام نیروی نظامی بیشتر به افغانستان تنها یک نمونه از اختلافات کشورهای عضو سازمان اتلانتیک شمالی است که این ایتلاف را درمعرض خطر دو دستگی و فروپاشی، قرار داده است.
نویسنده در بخش دیگری از این تحلیل با اشاره به بحران افغانستان به عنوان یک عامل اختلافات ناتو، اظهار می دارد: هر چقدر گلولها و راکتهای بیشتری در افغانستان شلیک میشود و سربازان بیشتری درعملیات نظامی ناتو در افغانستان کشته میشوند، به همان اندازه اختلاف باورها در بین اعضای ناتو، بیشتر میشود.
روزنامۀ لوموند فرانسه نیز در خصوص اختلافهای برخاسته بین اعضای ناتو برسر موضوع افغانستان، با تاکید بر اینکه اختلافات اخیر، بیش از یک کشمکش بر سر عملیات نظامی در شمال و جنوب افغانستان است، ابراز میدارد: در افغانستان یک شکست جدی در عملیات ناتو قابل پیش بینی است. مدتهاست که به واسطۀ عملیات نظامی متحدان ناتو در این کشور، این ایتلاف 59 ساله متشکل از 26 کشور دنیا، از اختلافاتی اساسی رنج میبرد.
لوموند با تاکید بر اینکه این سوالاتی است که هیچ یک از اعضای این ایتلاف، جرات بلند تلفظ کردن آن را ندارند، خاطر نشان کرد: بعد از پایان دوران ریاست جمهوری بوش زمان آن است که ناتو شرافت خود را نشان دهد، اما حالا بیست سال بعد از فروپاشی کمونیزم، در سال 1989، این اتحاد و همبستگی جای خود را به اختلافات اساسی داده است.
همچنین روزنامۀ اشپیگل آلمان با نشر مطلبی در این زمینه، مینویسد، این طور به نظر میرسد که این سراشیبی از هم گسیختگی و اختلافات اروپا و امریکا در ایتلاف ناتو، همچنان ادامه یابد. چرا که اروپاییها بیشتر و با تمام نیرو در راه سازماندهی سیاست امنیت و صلح گام بر میدارند و کاملا در جهت عکس امریکا، در تربیت نیروهایی تلاش میکنند که نقش حمایتی از جمله تعلیم به پولیس، کمک برای پیشرفت و توسعه را در تمام مناطق بحرانی افغانستان از جمله جنوب ایفا کنند، ولی امریکاییان بیشتر به جنگ و انجام عملیاتهای نظامی، پافشاری مینمایند، که این روند، از سویی باعث ازدیاد تلفات غیرنظامیان و نیز سربازان ناتو می گردد، از سوی دیگر، منجر به کاهش مشکلات نه، بلکه آنرا افزوده میسازد، ونویسنده در پایان این سوالات رامطرح می کند که آیا دو رکن سیاست سنتی جنگ طلبانه امریکا و سیاست پشتیبانی و غیر نظامی کشورهای اروپایی در زیر یک سقف ودر قالب ائتلافی به نام ناتو می تواند جمع شود؟ کی اروپا دست به این تصمیم بزرگ می زند که خود را از برادر بزرگتر و جنگ طلب خود امریکا جدا کند؟ آری چنین چیزی ممکن است.


از سوی دیگر به باورکارشناسان امور، آیندۀ ثبات در افغانستان خیلی امیدوار کننده نیست. به همین دلیل اکثر کشورهای عضو ناتو به دنبال یک راه حل و بهانهیی هستند که خودشان را از ساحۀ نبرد افغانستان بیرون بکشند، ولی از آن طرف فشار امریکا زیاد هست و به نظر نمی رسد که اینها به سادهگی خودشان را از افغانستان کنار بکشند، اما در هر حال، به عنوان یک واقعیت این مسأله قابل تأمل است که نحوۀ رفتار امریکاییان به گونهیی بوده است که روز به روز باعث بیاعتمادی مردم نسبت به آنان شده است و بمباردمان و کشتار مردم بیگناه توسط آنان تأثیر منفی بر روی دیدگاه مردم افغانستان گذاشته و هر چه طالبان قدرت بیشتری در مناطق جنوبی افغانستان پیدا بکند، اختلاف نظر بین امریکاییان و ناتو افزایش پیدا خواهد کرد و خیلی از کشورها سعی میکنند که خودشان را از جنگ افغانستان بیرون نمایند.


از سوی دیگر، عدم اعتماد کشورهای اروپایی عضو ناتو به سیاستهای امریکاییان سبب شده که کشورهای عضو از سیاستهای امریکا، فاصله بگیرد، امریکا قصد دارد، از نیروهای نظامی سایر کشورهای عضو ناتو به عنوان سپر دفاعی خود علیه طالبان استفاده کنند که این موضوع با مخالفت کشورهای نظیر آلمان، فرانسه، اسپانیا، استرالیا و کانادا مواجه شده است. کارشناسان، تشدید اختلافات میان اعضای ناتو را باعث تقویت روحیۀ طالبان دانسته اند، به عقیدۀ آنان یگانه راه بیرون رفت از بحران جاری در افغانستان، ایجاد تغییرات بنیادین در راهکارهای کشورهای عضو و امریکا، بوده که با اتکاء به آن و به کارگیری از راه حل های سیاسی می توان تا اندازهیی از میزان تشنج و تنش موجود در افغانستان کاست، در غیر آن سرنوشت ناتو همانند پیمان “وارسا”و از امریکا همانند اتحاد شوروی سابق خواهد بود که بیست سال قبل تابوتهای خون آلود شان برای ابد به گورستان استکباران تاریخ با دنیایی از یاس و ناامیدی، به خاک سپرده شد.