هرات را دریابید!

د لراوبر اداره | سپتمبر 2nd, 2014


هرات گوشه ای از این کشور آهسته، پیوسته و سازمان یافته ناامن شده است. ناامنی که در ظاهر به چشم نمی خورد اما به مراتب خطرناک تر از حملات گروهی طالبان در دیگر نقاط افغانستان می باشد. درد این ناامنی را بجز هراتی ها شخص دیگری احساس نمی کند.
در دو ماه گذشته در ولایات شمالی، جنوبی و شرقی کشور، مخالفان مسلح دولت، حملات گروهی با کمیت صدها تن را انجام داده اند که طی آن کمتر از 100 تن از دو طرف کشته شده اند. در هرات هیچ حمله گروهی صورت نگرفته ولی آمار اختطاف ها، تلفات غیر نظامیان و نظامیان از تمام کشور بیشتر بوده است.
بر اساس معلومات خبرنگاران، شورای ولایتی هرات و والی این ولایت، در چهار ماه گذشته، بیش از 100 غیر نظامی ترور شده است، تنها در ولسوالی شیندند 100 سرباز کشته و بیش از 40 تن اختطاف گردیده اند؛ آماری به مراتب تکان دهنده تر از همه افغانستان…
در این ولایت در حدود شش ماه، نزدیک به 150 تن از کارمندان نهادهای مختلف کمک کننده بین المللی و ملی از سوی گروه های مسلح مختلف غیر مسوول و طالبان به گروگان گرفته شده اند. تکان دهنده نیست؟
از سوی دیگر، بجز چند ولسوالی محدود نزدیک به مرکز شهر، در اکثریت مطلق ولسوال ها دولت نه تنها کنترلی بر راه های مواصلاتی ندارد بلکه بجز مراکز ولسوالی های کشک کهنه، گلرن، چشت، اوبه، فرسی، شیندند و ارسکن دیگر تمامی مناطق تحت کنترل طالبان مسلح می باشد. گشت و گذار کارمندان اداره های محلی این ولسوالی ها نیز به شدت محدود شده و در برخی از ولسوالی ها، حتی جرات بیرون شدن و آمدن به شهر را ندارند.
زمانی حلقه امنیتی هرات شیندند، چشت کهسان، و زنده جان بود اما حالا دیگر حلقه امنیتی وجود ندارد. در دو ماه گذشته، مرکز شهر هرات، تبدیل به کشتارگاه مردم غیرنظامی و فعالیت های تروریستان ملی و بین المللی شده است. دیگر حتی مناطقی همچون دروازه ملک، پایین آب، نوآباد و همین یک کیلومتری دفتر والی هرات نیز امن نیست و کسی جرات گشت و گذار آزادانه در نیمه های شب را ندارد.
فرار را برقرار ترجیح می دهند
فضا به اندازه ای بسته است که سرمایه داران از روی ناچاری خانواده های شان را به خارج از کشور انتقال می دهند. شماری نیز تهدید کرده اند که اگر وضعیت به همین طریق ادامه پیدا کند، مجبور هستند سرمایه های خویش را به خارج از کشور انتقال دهند.
به خاطر بدامنی مضاعف هرات، شماری از فعالان مدنی و خبرنگاری نیز یا این ولایت را ترک کرده اند و یا اینکه در تلاش این هستند که بخاطر حفظ جان خویش هم که شده در شیوه فعالیت های خویش تجدیدنظر کنند.
این نگرانی حتی روی فعالیت های مدنی دادخواهانه نیز تاثیر منفی داشته است و با اینکه هرات بدترین روزهای امنیتی خویش را سپری می نمایند، شماری علاقه ای به سازماندهی فعالیت های دادخواهانه مدنی بخاطر بهبود وضعیت امنیتی ندارند.
دسته تبر از جنس ما است
ناامنی هرات انگیزه های مختلفی دارد. یکی از مهمترین آن، فعالیت های استخابارات منطقه است. این استخبارات، گروه های تروریستی مشهوری همچون، طالبان، لشکرطیبه و گروه های مافیایی و جنایتکار محلی را حمایت می کنند.
شایع است که قیمت ترور افراد متنفذ، مشهور و فعالان سیاسی مدنی در این ولایت تنها 5 هزار افغانی و سربازان و افسران امنیتی کشور یک لک افغانی می باشد. این باعث شده است که زندگی این افراد به سختی پیش برود. کسانیکه امکانات بیشتری دارند، راحت تر زندگی می کنند و آنهایی که امکانات امنیتی کمتری دارند، مجبور شده اند فعالیت های کاری خویش و رفت و آمدهای شهری را محدود سازند و در خانه های شان محبوس باشند.
اما مردم در هرات باور دارند دسته تبر از جنس خود ما است. بدون شک که بدون همکاری قدرت های محلی و حتی مسوولان دولتی امکان ندارد که به این راحتی وضعیت یک ولایت امن کشور طوری ناامن گردد که نه مردم نفس بکشند و نه کسی اعتراض کند. بزرگان محلی هرات که انتظار داشتند در کنارشان باشند، در سخت ترین روزهای امنیتی سکوت کامل اختیار کرده اند و در مواردی نیز متهم به سازماندهی یک مقدار از این ترورها می باشند. باشندگان هرات باورمند اند که این افراد نیز به دلیل وابستگی به کشورهای همسایه، در مقابل یا سکوت کرده اند و یا اینکه افراد و قوماندانهای محلی شان در سازماندهی این ترورها نقش دارند.
در کنار این، قاچاقچیان محلی نیز برای تقویت کار خویش به همکاری این گروه ها پیوسته و با استفاده از این فضای ناامن، به تجارت خویش رونق می دهند. این ترورها و اختطاف ها اکثرا در ولسوالی های مرزی همچون گلران، کهسان، غوریان و شیندند رخ می دهد. هدف این ترورها، تنگ تر کردن فضای فعالیت های امنیتی و ایجاد ترس و وحشت در بین مردم و بخصوص رقیبان تجارت مرگ می باشند.
اما مسوولان دولتی به دلیل وابستگی بسیار شدید سیاسی و اقتصادی که به این استخبارات دارند، در مقابل این جنایت های سازمان یافته سکوت می کنند، مگر زمانی که دیگر باورمند می شوند که روز آخر کاری شان است و دیگر جایگاهی برای تداوم کارشان ندارد.
قوماندان امنیه سابق ولایت هرات درست زمانی به افشای نام کشور متهم اقدام نمود که باورش شد که دیگر وظیفه اش در این ولایت به انجام رسیده است اما دیگران سکوت کرده اند. این سکوت به حدی است که حتی شماری از کسانی که همه روزه بخاطر ناامنی تظاهرات می کردند، حال در کمال ناباوری سکوت کرده و نظاره گر این وضعیت بد امنیتی می باشند.
هرات دیگر جای استراحت نیست
هرات یک سال قبل به اندازه ای امن بود که والی جدید آن (سید فضل الله وحیدی) گفت: هرات جای خوبی برای استراحت و خوابیدن است اما حالا دیگر آن آرامش سابقه را ندارد؛ ولی شیوه مدیرت همانی است که قبلا بود.
در ده روز گذشته قوماندان امنیه، رییس امنیت، رییس جنایی این ولایت به شکل جمعی تبدیل شده اند. نهادهای مدنی در همان روز با تدویر کنفرانسی گفتند که مشکل هرات با تبدیلی نیروهای امنیتی حل نمی شود. هرات نیاز به استفاده همزمان و هماهنگ نیروهای امنیتی دارد تا تغییر و تبدیل سمولیک و غیر قابل پذیرش برای مردم این ولایت…
اکثریت مطلق کارشناسان امورامنیتی در هرات بر این باور هستند که ضعف در مدیریت شورای نظامی این ولایت، وابستگی شدید به کشورهای همسایه و عدم شناخت دقیق از این ولایت باعث برهم خوردن امنیت این ولایت شده است.
یک زمانی، از تمامی نیروهای موجود در این ولایت، امنیت ملی، پولیس ملی، اردوی ملی، نظم و امن عامه، پولیس سرحدی و کوماندو استفاده مشترک و سازمان یافته صورت می گرفت اما در شش ماه گذشته بدلیل مشکلات و اختلافاتی که بین رهبری نظامی هرات وجود داشت، کمترین استفاده از این نیروها صورت گرفته است.
شورای نظامی این ولایت باید به اختلافات درونی پایان داده و به شکل دقیق و کامل از نیروهای موجود طوری استفاده نمایند که وضیت امنیتی بهبود یافته و گروه های جنایتکار شناسایی و بازداشت شوند.
شورای امنیت دولت جمهوری اسلامی افغانستان نیز باید بشکل جدی و اساسی مشکلات این ولایت مهم و استراتیژیک افغانستان را بررسی نموده در راستای آوردن اصلاحات اساسی، اقدامات جدی صورت گیرد.

Copyright Larawbar 2007-2024