لشکرگاه های امريکايی و نقشه های استعماری-سيزدهم

د لراوبر اداره | اگست 10th, 2011


بخش ګذشته از اینجا بخوانید


کلمۀ « بېس » اروپايی را در پښتو و دری چه بناميم؟
اډه، پوځي اډه، لشکرگاه/ لښکرگاه،  لښکرکوټ، پايگاه، چوڼۍ/ چونۍ؟
سخنی چند در پرتو ايتيمولوژی و ليکسيکالوژی
چندی پيش نويسندۀ شيوا بيان، مبتکر و متفکر افغان  –  ښاغلي ديپلوم انجنير خليل الله معروفی در ويب سايت « افغانستان آزاد –  آزاد افغانستان » ضمن مقاله ای دلچسپی، با ارايۀ دلايل معقول ومنطقی، توجۀ نويسندگان و ژورناليستان کشور را به نکتۀ ارزشمندی معطوف داشته بود،که مرا نيز  بسيار جالب، دلنشين و لذتبخش افتاد. این نکتۀ علمی و نهايت بجاهمانا ترويج مجددکليمۀ شيرين، زيبا، پُر معنا( معنی) و تاريخی« لشکرگاه » بود،که می تواند به مثابۀ جانشين خوب و دقيق کلمۀ ايرانی « پايگاه » ، مورد استفادۀ قلم بدستان قرار گيرد. به  مقالۀ پُر محتوای جناب معروفی اندر تحليل و بررسی کلمات « لشکرگاه »و« پايگاه » از ديد زبانشناسی و تقبيح لشکرگاه های امريکايی در افغانستان عزيز، به اين لينک اينترنيت، مراجعه نماييد:
http://afgazad.com/Siasi/042511-KM-Ejaaza-ye-Lashkargaah-e-Begaana-Botlaan-e-Afghaniyat%5B2%5D.pdf


می خواهم  درين بحث مختصر، بر استدلال عميق و علمی آقای معروفی، سخنی چند در پرتو ريشه شناسی و لغت شناسی، خدمت خوانندگان عاليقدر زبان پشتو و پارسی، ارايه نمايم تا حسن ختامی باشد بر رسالۀ لشکرگاه های امريکايی و نقشه های استعماری .


« اډه » يا « اډا» از نظر ريشه شناسی (ايتيمولوژی)،کلمه يا واژۀ زبان هندی است،که از دير زمان، به علاوۀ زبان های هندی الاصل در زبان پشتو نيز وسيعاً استعمال می گردد ( پلاټس ۳۷) . « د موټروانــــــــو اډه »، « د ټــــکسيانو اډه »، « د گاډييو اډه » و غيره از عبارت های متداول در زبان پشتو به شمار می آيد،که کلمۀ « اډه » در آن به معنای ايستگاه، توقفگاه يا مرکز تجمع، به کار رفته است . البته، درگذشته ها اين کلمه در افغانستان کنونی، به معنای قشلۀ عسکری، قطعه عسکری، قرارگاه، گارنيزيون و ساير مفاهيم ازين دست، استعمال نمی گرديد؛ اما در پشتون های آن طرف  خط استعماری ديورند، تحت نفوذ زبان اُردو عبارت های نظير « فوجي اډه »، « هوايي اډه »، « د پوليسو اډه » و غيره از گذشته ها استعمال وسيع داشت .


کلمۀ « پوځ » در واقع شکل مفغن يا پشتو شدۀ کلمۀ « فوج » عربی است،که در سالهای آخر خيلی زياداستعمال گرديده؛ و جای کلمات کهن و مروج لشکر، اُردو، نيروی نظامی/ عسکری و غيره را اشغال نموده است؛ در حالی که لشکر/ لښکر، عسکر، نظام و اُردو کلماتیست،که از سده های متمادی در زبان و ادبيات ملی ما به طور عميق جا گرفته؛ و نبايد جايش را يکسره به کلمۀ مفغن« پوځ » واگذاشت . زيرا، منطقی وجود ندارد،که کلمات مأنوس و باستانی عربی، پارسی، هندی، تُرکی و غيره را به جرم بيگانگی از دست بدهيم؛ و جايش را به وسيلۀ کلمات نا آشنا و نازيبا و ناموزونِ ساخته وپرداختۀ خود پُر سازيم . به عنوان مثال « سبب » کلمۀ عربی است،که به علاوۀ پشتو در پارسی، اُردو و ساير زبان های حوزۀ فرهنگی ما نيز کاربُرد گسترده دارد. اين لغت آسان، ساده و مروج در محيط  پشتون نشين کندهار رنگ و جلوۀ پشتو به خود گرفته؛ و از سده های طولانی بدينسو به شکل « سَوَب » زبانزد عام و خاص است . با کمال تأسف، درين روز ها محتسبين متعصب و بی خبر « سوچه سازی » زبان پشتو از استعمال اين کلمۀ آسان و مأنوس، به جرم عربی بودن آن اجتناب ورزيده؛ و در عوض به استفادۀ بی دريغ ترکيب بی مزه و نارسای پشتو –  عربی ( لامل) کمر بسته اند،که در حقيقت از دو بخش « له » و« عمل » ترکيب يافته است . بعضی ها حتی آن را به شکل « لاملان » يعنی صيغۀ جمع آن نيز به کار می برند،که  حتی از صيغۀ مفرد هم مضحک تر و زشت تر جلوه می نمايد .


علاوه بر« سَوَب » کلمات بی شماری ديگری نيز وجود دارد،که طی سده های طولانی در ماحول پشتون نشين ما صبغۀ پشتو به خود گرفته؛ و امروز جزء لاينفک ذخيرۀ لغوی اين زبان به حساب آمده؛ و به هيچ قيمت نبايد از دستش داد. برخی از کلمات مفغن شده در محيط پشتون  نشين بعداز گذشت قرون متمادی، فرزندان و نواسه ها و کواده ها نيز به بار آورده است،که گنجينۀ پُر بهای زبان ملی ما به شمار می آيد؛ به گونۀ مثال کلمۀ « خرج » که در محيط پشتون نشين به « خرڅ » مبدل گشته؛ و طی ادوار تاريخی فرزندان و نواسه ها و کواده های  آتی نيز به وجود آورده است : « خرڅول  = فروختن »، « خرڅوونکی = فروشنده »، « خرڅيلاو/ خرڅلاو = فروختن »، « خرڅه = خرچه، مصرف، هزينه »، « خرڅاوو = خراج، ولخرج، اسراف کننده »،  خرڅښت، خرڅېدنگ، خرڅوَنگ، خرڅېدل، خرڅېده، خرڅگير، خرڅون، خرڅونی  يا خرڅېدونکی وغيره که هر کدام آن معنای جداگانه داشته؛ و جزء جداناپذير زبان ما شمرده می شود . هرگاه مقلدين متعصب و تنگ نظر « سوچه سازی » کورکورانه تلاش ورزند جای اين کلمۀ مفغن شده را، که اکنون خوشبختانه صاحب فرزند و نواسه و کواده در زبان ماگشته است، به وسيلۀ کلمۀ پشتوی « لگښت » پُر کنند، در آن صورت همه مشتقات ارزشمند آن نيز مورد شک و ترديد قرار خواهد گرفت؛ و بدين روال بر ذخيرۀ لغوی زبان پشتو، صدمۀ  بزرگی وارد خواهد شد. استعمال کلمۀ « لگښت » را بدون شک کار بسيار نيک و پسنديده بايد خواند؛ اما نه به قيمت محوه کردن کلمۀ مفغن« خرڅ » و همه مشتقات آن .


واما سؤال مهم و اساسی در رابطه به وضع لغات جديد اينست :  هرگاه در زبان خود برای افادۀ معانی و مفاهيم کلمات گوناگون، لغات ساده، آسان و عام فهم داريم، نياز به وضع کلمات و عبارات نا مأنوس ديگر چيست؟! شخصاً درین کار جز تنگ نظری و بی خبری و خودسری و تسليم طلبی در برابر تهاجمات فرهنگی بيگانه ها، چيزی سراغ ندارم . در هر حال، تحليل و تجزيۀ نارسايی های شکلی ومعنوی در نيولوجيزم ما مستلزم نگاشتن رسالۀ قطوری است، که درين مقالۀ مؤجز نمی توان به جزيياتش پرداخت .


« فوج » عربی يا شکل مفغن آن (پوځ) سی و اند سال پيش از امروز در پشتو افغانستان استعمال نداشت . در حالی که پشتون های آن طرف خط تحميلی ديورند تحت تأثير زبان اُردو آن را به شکل اصلی عربی ( فوج) يا نيمه عربی ونيمه مفغن آن ( فوځ ) به کار می بست ( وېر ۷۳۱) . چنان که به ملاحظه می رسد، عبارت « پوځي اډه » در افغانستان بيشتر به تقليد از« فوجی اډه » پشتون های آن سوی خط ديورند، ترويج يافته است . 


در متون کهن پارسی برای مرکز نظامی يا عسکری ( آن چه ايرانيان پايگاه نظامی می نامند) کلمۀ ترکيبی« لشکرگاه » به کار برده شده است،که يک نمونۀ آن در نام تاريخی مرکز کنونی ولايت هيلمند ما نيز زنده است . لشکری بازار/ لښکري بازار، اُردو بازار و اُردوگاه کلمات مروج ديگر برای تبيين همين معنا و مفهوم است .


از نگاه تاريخی بست دومين شهر بزرگ در امپراتوری وسیع غزنويان بود. پادشاهان غزنوی با بنا کردن قصر های مجلل وشاندار سلطنتی از شهر بست به حيث مرکز تفريح زمستانی خود کار می گرفت . برخی شعرای دورۀ غزنوی نظير فرخی سيستانی، عنصری بلخی وغيره در مدح کاخ های بامهابت پُر صلابت شهر بُست يا لشکرگاه تاريخی، اشعار ناب و دل انگيز سروده اند( ببينيد : ديوان های عنصری بلخی و فرخی سيستانی) .


شهر تاريخی بُست در اوايل فتوحات اسلامی، اقامت گاه یا رهايش گاه نظاميان ( معسکر يا لښکرکوټ) يا به اصطلاح امروزی ما « قرارگاه نظامی » بود. ازین رو، آن را به نام لشکرگاه/ لښکرگاه مسما ساخته اند. طبق تحقيقات تاريخی لوی استاد –  روان شاد علامه عبدالحی حبيبی ( ۱۲۸۹ش/ ۱۹۱۰ع  –  ۱۳۶۳ ش/ ۱۹۸۴ع) پيش از آمدن عرب ها و ترويج زبان عربی درکشور ما، مراکز تجمع عساکر را در زبان دری « لشکرگاه » می گفتند. او در شهکار عظيم خود موسوم به « تاريخ افغانستان بعد از اسلام » می نگارد،که کلمۀ عربی « عسکر » نيز از کلمۀ « لشکر» دری، معرب شده است ( حبيبی، تاريخ افغانستان بعد از اسلام  ۵۷۴ ؛ وېر ۶۱۳) .  بدين ترتيب، می بينيم،که کلمۀ « لشکر» حتی نسبت به کلمۀ « عسکر» هم سابقۀ تاريخی دارد.
« لشکرگاه » نام اثر ازرشمند علمی –  تحقيقی مؤرخ شهير و چيره دست کشور –  روان شاد استاد علی احمد کهزاد (۱۲۸۲ –  ۱۳۶۲ هـ ش) است،که به بررسی روی داد های تاريخی و ادبی اين شهر باستانی کشور ما، اختصاص يافته است .


متأسفانه، کلمۀ « لشکرگاه/ لښکرگاه » اکنون جز نام جغرافيايی در محاورات و مکالمات روزمرۀ دری و پشتو، استعمال نمی گردد.  در لهجۀ رسمی و مطبوعاتی زبان دری اکنون جای  اين کلمۀ زيبا و پُر مفهوم را عبارت نارسا و نامأنوس ايرانی (پايگاه نظامی ) اشغال نموده است . کلمۀ ترکيبی پايــگــــاه (پای + گاه) چنان که دانشمند گرامی ما –  ښاغلی معروفی نيز نيکو شرح داده اند، ترجمۀ تحت اللفظی کلمۀ « بېس » انگليسی يا کلمات مشابه زبان های اروپايی به معنای اساس،بنياد، تهداب ، پايه، بېخ، حصۀ تحتانی و قاعده بوده است،که نخست از زبان یونانی به زبان لاتينی؛ در قرن دوازدهم ميلادی از زبان لاتينی به زبان فرانسوی قديم و بالاخره در قرن چهارده ميلادی از فرانسوی کهن، به زبان انگليسی وارد گرديده است . اما مفهوم و مدلول نظامی آن بعد از سالهای ۱۸۶۰م  رو به تعميم و ترويج نهاده است ( برای تفصيل بيشتر ،مراجعه کنيد به اين لينک فرهنگ ريشه یابی آن لاين :
http://www.etymonline.com/index.php?search=base&searchmode=or


کلمۀ قسماً مفغن شدۀ  « لښکرگاه » از زمانه های قديم در پشتو مرسوم بوده؛ و هيچ مشکلی در استعمال آن وجود نداشته است . بخش اول اين کلمۀ ترکيبی ( لښکر) در پشتو، علی الخصوص لهجۀ غربی اين زبان، وسيعاً به کار گرفته شده؛ و حالا جز لايتجزای آن به حساب می آيد؛ اما پسوند ظرفی « گاه » جز اسامی مکان نظير « لشکر گاه »، « قرارگاه » وغيره، استعمال زياد ندارد. اگر احياناً بنابه مشکل نبود پسوند ظرفی « گاه » در زبان پشتو ناگزير به وضع کلمۀ ديگری باشيم، در آن صورت می توان از کلمۀ ترکيبی « لښکرکوټ » برای افادۀ مفهوم « لشکرگاه/ لښکرگاه » درين زبان استفاده نمود.


از نظر ايتيمولوژی کلمۀ ترکيبی« لښکرکوټ » از « لښکر» و « کوټ » ترکيب يافته است . « لښکر» شکل مفغن کلمۀ پارسی « لشکر» بوده؛ و « کوټ » به معنای قلعه، قلعۀ جنگی، قلعۀ بلند، قلعۀ کلان، بالاحصار، سنگر مضبوط و غيره در واقع کلمۀ مشترکی است در زبان های هندی، پارسی، پشتو و برخی زبان های هندی الاصل،که ريشۀ آن به زبان هندی گره می خورد( پلاټس ۸۵۹) . اين واژه در متون کهن زبان پارسی درکلمۀ ترکیبی« کوتوال » به مشاهده می رسد، که جايش را اکنون کلمات عربی نظير « قلعه »، « حصار»، « بالاحصار» و کلمۀ پارسی « دِژ» پُر کرده است؛ اما خوشبختانه، کلمۀ « کوټ » در پشتو در بسياری کلمات ترکيبی مثل « برېښناکوټ »، « سلاح کوټ »، « شاولي کوټ »، « نادرشاه کوټ » وغيره تا حال زنده است .


در لشکرگاه ( لشکر + گاه) چنان که واضح می بيننيم، معنا و مقصود کلمه، به کُلی روشن و هویدا است؛ خورد و کلان، باسواد و کم سواد همه آن را درک می کند؛ و به هيچ توضيح و تشريح اضافی نياز ندارد؛ در حالی که کلمۀ ايرانی« پايگاه » بدون ضميمه ساختن کدام کلمۀ تکميلی يا وصفی ديگری، معنای مورد نظر را به درستی افاده نمی کند. کاربرد تنها و مجرد کلمۀ « اډه » در پشتو يا « بېس » در انگليسی به معنای لشکرگاه، قشله عسکری يا لښکرکوټ نيز گريبانگير همين مشکل معنوی است . ازين رو، برای تأويل و تفسير معنای آن بايد به ناچار صفت ديگری نيز علاوه کرد تا خواننده و شنونده در درک معنا و مدلول آن، دچار اشتباه نگردد. چه، استعمال کلمۀ « پايگاه » در پارسی بدون ضميمه ساختن کلمۀ تکمیلی يا وصفی ديگری، فوراً مفاهيم« پايگاه سياسی »، « پايگاه مردمی»  « پايگاه اجتماعی »، « پايگاه اقتصادی » وغيره را در ذهن تداعی می کند. به همين منوال، هرگاه در زبان پشتوکلمۀ « اډه » بدون علاوه کردن صفت تکميلی استعمال گردد، در ذهن شنونده يا خواننده فوراً مفاهيم نظير « د موټرانو اډه »، « د بگييو اډه » و غيره، خطور می کند.


به علاوۀ اين نقايص و نارسايی ها، استعمال هر کلمۀ وصفی و تکميلی نيز قادر به تبيین مشخصۀ نظامی « پايگاه » نمی باشد. بدين معنا که عبارت های نظير « نوې اډه »، « زړه اډه »، « لويه اډه »، «کوچنۍ اډه » در پشتو و « پايگاه جديد»، « پايگاه کهنه »، « پايگاه کلان »« پايگاه خورد »،« پايگاه شمالی »، « پايگاه  جنوبی » وغيره در پارسی، نمی تواند خصوصیت و مفهوم عسکری آن را برملا سازد. به همين دليل بايد صفت ضميمه شده با « اډه » در پشتو يا « پايگاه » در پارسی حتماً مشخصۀ لشکری يا عسکری چنين نهاد را بازگو نماید مثل « عسکري اډه »، « پوځي اډه »، « هوايي اډه »، « استخباراتي اډه »، « پوليسي اډه » و غيره در پشتو يا « پايگاه نظامی »، « پايگاه هوايی »، « پايگاه زمینی»، « پايگاه استخباراتی » و غيره در پارسی والا استعمال کلمۀ « اډه » در پشتو يا « پايگاه » در پارسی به تنهايی شنونده يا خواننده را در درک معنا و فحوای دقيق کلمۀ مورد نظر دچار التباس و سردرگمی می نماید؛ و اين کاريست خلاف اصول فصاحت و بلاغت،که در علم لغت شناسی بر آن شديداً خرده می گيرند.


هرچند در زبان انگليسی، بعد از سالهای ۱۸۶۰م ، مفهوم و مدلول نظامی نيز بر معانی ديگر کلمۀ « بېس » علاوه گرديده ، ولی با وجود آن هم استعمالش بدون ازدياد کلمات توصيفی يا تکميلی در فهم معنای مورد نظر گوينده يا نويسنده، مشکلاتی به بار می آرد. روی اين ملحوظ، برای جلوگيری از التباس با ساير معانی اين کلمه، در بسیاری موارد با ضميمه ساختن صفت های ديگری، به کار گرفته می شود؛ به طور مثال « ميليټري بېس »، « آرمي بېس »، « نېوي بېس » وغيره؛ و يا برای افاده کردن مفهوم آن از کلمات مترادف و متقارب ديگری استفاده می جويند،که برخی از آن بدين قرار است :


  army base,  military  instillation,  camp,  army camp, post,  barracks,  headquarters garrison, cantonment,  station.


اگر از ديد ايتيمولوژی بنگريم، عبارت « پايگاه نظامی » مرکب از دو بخش کاملاً مجزاست،که کلمۀ اولی آن يعنی « پايگاه » خود از دو کلمۀ ديگری ( « پای » و « گاه ») ترکيب يافته است . چنان که ديده می شود، این دو کلمه مشترکاً به منظور افادۀ مفهوم واحدی (لشکرگاه/ لښکرگاه) به کار می رود. « لشکرگاه » علی رغم  عبارت « پايگاه نظامی » ،کلمۀ واحدی است،که  از دو بخش جداگانه يعنی « لشکر» و« گاه » تشکيل يافته است . کلمۀ « لشکرگاه/ لښکرگاه » صرفنظر از اختصار، سادگی و آسانی آن، از حيث معنا نيز نسبت به  عبارت « پوځي اډه » در پشتو و « پايگاه نظامی » در پارسی زيباتر، آسان تر و پُر معنا است . البته، به علاوۀ اين فضيلت شکلی و معنوی، کلمۀ« لشکرگاه/ لښکرگاه » با پيشینۀ تاريخ و ادبيات کشور ما نيز ارتباط ناگسستنی دارد.


اين همه دلايل نمايانگر آنست، که احیاء و ترويج کلمۀ « لشکرگاه/ لښکرگاه » امريست نهايت به جا و معقول، که افتخار آن را بايد حق مسلم همکار دانشمند و ارجمند خويش –  آقای معروفی دانست .


اما در پشتو و دری برای مفاهيم قشلۀ عسکری، قطعۀ عسکری ، قرارگاه، لشکرگاه/ لښکرگاه، لښکر کوټ، پوځي اډه، پايگاه نظامی و غيره، يک کلمۀ ديگری نيز تا حال در محاورات و مکالمات روزمرۀ مردم ما زنده است،که بايد مثل ساير واژه های کهن و باستانی اين مهد تاريخی از نابودی و کم رنگی حفظ گردد. اين کلمۀ کهن همانا واژۀ  « چونی / چوڼۍ ، چاونی، چهاونی/ چهاوڼۍ » است،که از  زمانه  های طولانی بر علاوۀ هندی و زبان های ديگر هندی تبار، در پشتو و دری ما نيز استعمال می گردد .


گرچه، درين اواخر در رسميات افغانستان اصطلاحات قشلۀ عسکری ، قرارگاه عسکری ، قطعۀ عسکری،گارنيزيون و غيره به کثرت استعمال گرديده؛ و حتی جزء ترمينالوژی ملی ما محسوب گردیده، ليکن کلمۀ « چوڼۍ/ چونی » با اين همه ظلم و بی توجهی زمانه ها هنوز هم در محاورات روزمرۀ  مردم کندهار زنده است . در شهرکنونی کندهار تا حال منطقۀ مربوط به قول اُردو، رهايش گاه صاحب منصبان و بازار ملحقۀ آن را به نام« چوڼۍ » ياد می کنند؛ و اين درست همان مفهوميست که در کلمۀ زيبا و پُرمعنای « لشکرگاه/ لښکرگاه » نهفته است .  


به نظر قاصر نگارنده کلمۀ « چوڼۍ/ چونی » بر مبنای عموميت در مردمان وسيع منطقه، ايجاز، سادگی، روانی و معنای روشن يا آن چه زبانشناسان و لغت شناسان به نام اصول فصاحت و بلاغت در وضع کلمات ياد می کنند، حتی از لشکرگاه/ لښکرگاه ولښکرکوټ هم جالبتر و شرين تر به نظر می رسد.


اصول و قواعد لغت شناسی حُکم می نمايد، هرگاه کلمۀ واحد مفهوم و مقصود مضمر در دو يا چند کلمۀ را به درستی اداء کرده بتواند، در آن صورت کلمۀ واحد نسبت به عبارت مرکب از چند کلمه، ارجح و برتر دانسته می شود. به همين ترتيب، هرگاه کلمۀ ساده يا بسيط برامده از يک ريشه، معنا و مدلول مورد نظر را به وجه احسن افاده نمايد، آن گاه کلمۀ ترکيبی مرکب از دو ريشه يا دو کلمۀ جداگانه، برتری و افضليتش را از دست می دهد. زيرا سادگی، آسانی، عموميت، جامعيت ومانعيت معنا، از اصول مهم و اساسی نيولوجيزم به شمار می رود.


 


مآخذ و منابع
حبيبی، عبدالحی . تاريخ افغانستان بعد از اسلام . چاپ سوم . تهران :  دنيای کتاب، ۱۳۶۷.
— . تاريخ مختصر افغانستان . کابل : نشر کردۀ د کتاب چاپولو مؤسسه به همکاری انجمن تاريخ . ۱۳۴۶ .
— . جنبش مشروطیت در افغانستان . چاپ جديد.  قم : کميسيون فرهنگی حزب وحدت اسلامی افغانستان، ۱۳۷۲ .
خټک، خوشحال خان . د خوشحال خان خټک کُليات . د څېړنوال محمد مؤمن پتوال، څېړنمل محمد عارف غروال او څېړنيار عبدالواجد واجد په اهتمام . کابل :  د افغانستان د علومو اکاډمي، د ژبو او ادبياتو انسټيټوټ، د ادب او فولکور څانگه، ۱۳۵۸.  لومړی ټوک .
شادروان، حسن . اقبال شناسی . تهران :  مرکز  چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۱.
عنصری بلخی . ديوان . به کوشش دبير سياقی . چاپ دوم . ايران : ب ن . ۱۳۶۳ .
غبار، مير غلام محمد. افغانستان در مسير تاريخ . چاپ چهارم . ايران :  مرکز نشر انقلاب با همکاری جمهوری، ۱۳۶۸.
فرخی سيستانی، ديوان . به کوشش دبير سياقی . ايران :  ب . ت .
لاهوری، علامه محمد اقبال . کليات اقبال . به اهتمام داکتر جاويد اقبال . اشاعت ششم . کراچی : شيخ غلام علی اينډ سنز پبليشرز، ۱۹۹۰.
( قانون اساسی افغانستان ، ۱۳۸۲) .
هوتک، محمد. پټه خزانه . به تصحيح و تحشيه وتعليق عبدالحی حبيبی . کابل : پښتو ټولنه ، ۱۳۲۳. 


Brzezinski, Zbigniew. The Grand Chessboard : American primacy and its geostrategic imperatives. New York: BasicBooks, 1997.
Cooley, J. K. Unholy Wars, 2nd edition (London: Pluto Press, 2001).
D. I. Feldman et. al. International Law. Ed. Prof. G.I. Tunkin. English translation from the Russian edited by Muran Saifulin, Cand. Sc.(Law). Moscow: Progress Publishers, 1986. 
Platts, J. T. A dictionary of Urdu, classical Hindi, and English. London: W. H. Allen & Co., 1884.


Tunkin, G.I. Law and Force in the International System. Trans. from the Russian. Moscow: Progress Publishers, 1985.


Wehr, Hans. A  Dictionary of Modern Written Arabic. Ed. by J. Milton Cowman, 3rd. ed. Beirut: Librairi du Liban, 1980


Websites:
http://www.wsws.org/articles/2011/apr2011/afgh-a19.shtml
http://www.benawa.com/details.php?id=41909
http://www.surgar.net/-news-pg-Hot-News-1651.html
http://www.globalresearch.ca/index.php?context=va&aid=24444
www.reuters.com/article/idUSTRE70A3B620110111
http://www.independent.co.uk/news/world/americas/us-begins-lockerbie-compensation-transfer
http://en.wikipedia.org/wiki/Pan_Am_Flight_103
http://www.closethebase.org/
http://people.sabanciuniv.edu/ficici/docs/20070710-Okinawa.pdf
http://www.telegraph.co.uk/news/worldnews/asia/japan/7795734/Japanese-PM-Yukio-Hatoyama-resigns-over-broken-Okinawa-base-promise.h
http://www.worldpublicopinion.org/pipa/articles/international_security_bt/579.php
http://www.fluglaerm-kl.de/dl/American_bases_in_Germany_fs.pdf
http://www.wsws.org/articles/2003/apr2003/germ-a07.shtml
http://www.nytimes.com/1991/12/28/world/philippines-orders-us-to-leave-strategic-navy-base-at-subic-bay.html
http://en.wikipedia.org/wiki/United_States_withdrawal_from_Saudi_Arabia
http://news.bbc.co.uk/1/hi/world/middle_east/2984547.stm
http://www.foxnews.com/politics/2009/02/19/official-confirms-using-pakistan-base-launch-attacks/
 http://www.timesonline.co.uk/tol/news/world/asia/article5762371.ece
http://en.wikipedia.org/wiki/Category:Military_coups_in_Turkey
http://www.historyplace.com/worldhistory/genocide/armenians.htm
http://en.wikipedia.org/wiki/Cyprus_dispute
http://www.worldpublicopinion.org/pipa/articles/international_security_bt/579.php
http://icasualties.org/oef/
http://costofwar.com/en/
http://www.fas.org/sgp/crs/natsec/RL33110.pdf
http://www.usatoday.com/news/military/2010-05-12-afghan_N.htm
http://thehill.com/blogs/blog-briefing-room/news/63121-crs-calculates-cost-of-us-troop-presen
http://www.digitaljournal.com/article/282238
http://en.wikipedia.org/wiki/Economy_of_the_People’s_Republic_of_China
http://www.tradingeconomics.com/united-states/gdp-growth
http://www.foreignaffairs.com/articles/67026/robert-d-blackwill/plan-b-in-afghanistan
http://www.blogfrommiddleeast.com/?new=69848
http://afgazad.com/Siasi/081810-Dr-Aziz-Formal-Support-and-Infomral-Subversion[1].pdf
http://afgazad.com/Siasi/042511-KM-Ejaaza-ye-Lashkargaah-e-Begaana-Botlaan-e-Afghaniyat%5B2%5D.pdf
http://news.bbc.co.uk/1/hi/6965115.stm
http://articles.latimes.com/2010/oct/01/world/la-fg-1001-afghan-opium-20101001
http://www.globalresearch.ca/index.php?context=va&aid=24697
http://www.bloomberg.com/news/2011-05-12/bin-laden-s-death-won-t-end-toll-on-taxpayers.html
http://en.wikipedia.org/wiki/Indo-Pakistani_wars_and_conflicts
http://en.wikipedia.org/wiki/Indo-Pakistani_War_of_1965
http://en.wikipedia.org/wiki/Indo-Pakistani_War_of_1971
http://en.wikipedia.org/wiki/Kargil_War
http://www.spiegel.de/international/world/0,1518,672828,00.html
http://afgazad.com/Tarixi/121808-A.A._Kohzad_Shair_Surkh_wa_Pir_Sabz[1].pdf
http://www.globalresearch.ca/index.php?context=va&aid=25089
http://en.wikipedia.org/wiki/Zbigniew_Brzezinski#Afghanistan
http://www.davidappleyard.com/japan/jp22.htm
http://nihon.awardspace.com/okinawa_sofa_crime.html
http://okinawa-island.blogspot.com/2010/01/list-of-main-crimes-committed-and.html
http://thesop.org/story/world/2010/02/03/crime-and-the-us-military-in-okinawa.php
http://en.wikipedia.org/wiki/Headscarf_controversy_in_Turkey
http://www.geopoliticalmonitor.com/opinion-us-wont-leave-afghanistan-4414/

Copyright Larawbar 2007-2024