باتایید از اعلامیهء انجمن علمی – ادبی احمد شاه بابا هالند !
باید گفت – شنیدن چنین خبر اولا” خیلی عجیب به نظر میخورد زیرا به یقین کامل همه افغانانیکه به (یک پارچگی) سیستم درحکومتداری افغانستان معتقد اند خوشبختیی خود ومردم را غیر ازاین نمیدانند که همه آزاد و بلا قید سراپای وطنرا مستقلانه سیرکنند و افغانستانرا سرزمین مشترک آبایی شان شمرده بدون هیچ ممانعتی بتوانند درکنار هربرادر و هرخواهر- وهرقوم و هر قبیل با استفاده از هرزبان وکلتور موجود زیر نام واقعی افغان بیاسایند – بنابران صاحب نظران وطنپرست وعالم – اینگونه تصور را در حالات و اوضاع فعلیی افغانستان که ازاثر نارسایی های اجتماعی وسیاسی با بازیهای دردناک چندینسالهء خارجییان هیچ نوع توازن فکری – استقرار اندیشوی سواد و دانش سیاسی کافی – درک ودرایت علمی و بالاخره ثبات وطنپرستی در درونمایه های عام و حلقات وابستهء گروهی معلوم الحال کشور حتی بوسیلهء( زره بیبن) هم قابل دید نمیباشد – یک نظر غیر عاقلانه شمرده وبه مبتکرین آن لقب وطنفروشا نرا افاده میکنند .
دوم اینکه این حرکت خیلی دزدانه و مخفی صورت گرفته وهیچ مشوره و تفاهمیرا با اولیای امور دولتی و حکومتیی مادروطن همراه نداشته است بنابران حق باهمه خواهدبود تا عمل انجامشده را عمل شیطانی وغیر ملی بشمارند . درچنین حالت اگر دولت افغانستان صاحب صلاحییت کشوری باشد بسیار بزودی میتواند این افراد را بحیث مجرمین سازماندهیی یک کودتای مشورتی باغرب و آمریکا قلمدادنموده به میز محاکمه بکشاند – ولی ازانجاییکه غرب و مخصوصا” آمریکا باوجود بستن پیمانهای متعدد ( دوستانه نمای )خود با دولت گماشتهء خودش همواره درتلاش است اگر وریانتهای مفید تری برای قاپیدن و بلعیدن افغانستان باشرایط سهلتر پیدا کند در هر لحظه میتواند قرارداد های قبلی را زیر پا کرده با قراردادهای جدید همگام گردد- بنابران بااین وضع ناگوار آقای کرزی مثل یک موجود خنثی ودست وپابسته نمیتواند تصمیم قاطع درزمینهء جرم مرتکبین مذکور بگیرد – چنانچه همه دیدیم که آقایون دغل- ازورای تلویزیون ها خودشانرا حق بجانب شمرده هیچ گناهی رابگردن نگرفتند. بدون شک همه خوانندگان گرامی خواهند پذیرفت که این افراد دررائس جمعییت هایی قراردارندکه حدود هشتاد درصد افراد منسوب بایشان بدون تردید به معنای ترمینالوژی واصطلاحات از قبیل دیموکراسی – جمهوری – شاهی – ملوک اطوایفی – فیودالی – سرمایه داری – سوسیالیزم – کمونیزم وغیره و بالاخره حرف آخر ( فیدرالیزم ) نمیدانند و برای رهبرانشان نیز خیلی مشکل خواهد بود بایشان بیاموزانند چون اکثرایشان خود درگیرودار عدم آگاهی ازین اصطلاحات معتبر سیاسی میباشند واگرهم بدانند صرف باتعریف سادهء لغویی آن آشنایی دارند نه اینکه بتوانند شرایط تطبیق آنرا علما” بشناسند – لذا وقتی این رهبران بخود حق میدهند بگویند ( ما نمایندگی ازپیروان خود میکنیم وپیروان ما ازتصامیم ما آگاه اند وما این تصامیم را با مشوره باایشان اتخاذ نموده ایم ) پس باید بگویند که پیروان شان چگونه درشرایط کنونی اقتصادی – اجتماعی و سیاسی افغانستنان میتوانند مرفه و بدون دردسر درسیستم فیدارتیف زندگی کنند ؟ درحالیکه متاسفانه پیروان تا کنون نمیدانند که رهبران عاقل ایشان تصمیم دارند اولا” افغانستان را بااین بهانه ازپیکرهء واحد جداکرده به شمال و جنوب تجزییه نمایند بعدا” بدون شک دربین خود ناساز شده ازهم دیگر جدا و یک یک بدامن کشورهای منطقه و پروتوکولیک دست به گدایی دراز نموده باتسلیمدادن سرنوشت شان بدست آنها چون غلامان و کنیزان تاآخر عمر بسر ببرند .
موضوع دیگری که مورد توجه بسیاری ازین رهبران و حلقات گویاوطن پرست قرارگرفته است اینست که ایشان تلاش دارند در قانون اساسی افغانستان سیستم ریاستی لغو گردد – باوجودیکه آقای کرزی همیشه خود آگاهانه یا نا خود آگاهانه مطابق به فرمان اولیای امورحاضر آب به آسیاب فرماندهان ریخته اند ولی مثلیکه بطور ناگهان جرقه ای درنهاد مریض شان رخداده وبجنابشان هوشدارداده است که گرگان منطقه و دوردستها منتظرند تا شرایط دشوار تحمیلشده – بوسیلهء خود افغانها تغیر سیستم را درقانون اساسی باعث گردد تا بعدا” ازیکطرف ملامتی این موضوع ازدوش ایشان برطرف گردیده باشد وازجانب دیگر باتغیر مادهء قانون هرکدام شان یکی از نمایندگان وتنظیمهارا حسب معمول خریداری و بعدا” اسبهای شانرا روی سینهء مردم بیگناه وداغدیده بکیار دیگر تازیانه بزنند وبرای یکعمردیگر بدوانند و کشور را بر ای ابد به زنجیر تاراج بکشند .
این پلانها و این آرزو های ددمنشانهء خارجی ها ازسالهای درازعلیه خاک ما وجود داشته است چنانچه به تایید از اعلامیهء انجمن علمی ادبی احمدشاه بابا – نوشته های (به خراسان خوش آمدید) برروی تونل سالنگ – وهمچنان نوشتهء(جمهوری خودمختار بدخشان ) در شروع شاه راه ولایت بدخشان درچندسال قبل نشانه هایی از دست اندازیهای خارجی ها درکشورما برای تجزیه و ازهم پاشیدن حاکمییت ملی درافغانستان را معرفی میداشته است – لذا بااین وضع اسفناک و پر مخاطره برهمه مردم آگاه وطن پرست و باوجدان کشور است تا روی موضوع عقلانی بیندیشند و نگذارند ملت مظلوم ما درپرتگاه نیستی سقوط نماید . کسانیکه واقعا” سعادت خود و خانوادهء خود و اقارب خودرا آرزو میکنند باید بدانند که سعادت اوشان و همه وابستگانشان فقط درحفظ و یکپارچه بودن افغانستان کبیر و بهم پیوسته میسر است و درغیر آن جدایی هر پارچهء آن ازبدنهء این نقشه سرآغاذ نیستی کشور و سرنشینان آن خواهدبود . ما نباید فراموش کنیم که درطول سالهای متمادی ما نه تنها در سراسر کشور ازاثر ازدواجها با ملییتهای برادر بلکه مخصوصا” درطیی سالهای نزدیک با مردم پاکستان – ایران – آسیای میانه – وحتی چین و روسیه روابط خونی برقرارکرده ایم و این پیوند و ارتباط را هیچ کسی نمیتواند بهم بزند – همانطوریکه هیچ فرزندی مادرش را و هیچ مادری فرزندشرا فراموش نمیکند و ازدوریی او دررنج میباشد همینگونه اتباع کشورهای بالا که فرزندان شان بافرزندان ما پیوند همسری یافته اند چگونه حاضر خواهند بود در جدایی با جگرگوشه هایشان بسر ببرند ؟ اینکه امروز پاکستان و ایران درروابط شان با کشور ما درتضاد و کشمکش بوده اسباب بدبختی های مارا فراهم نموده اند همه میدانند که همه از ترس و هراسیست که غرب و آمریکا چشم بر تصاحب افغانستان دوخته باهزار حیله گری شرایط زیست رابرما حرام گردانیده با تجاوزش به خاک ما خطرات حمله و تاراج این کشور هارا متصور میگرداند – پاکستان که ازسالهای ایجادش درگرو این دسیسه قراردارد مجبور است بخاطر منافع ملت خود سرتسلیم بسوی ایشان بگذارد – بنا” اگر ملت ما درایت همسایه داری سالم رابا همسایگان داشته باشند روابط شانرا علی رغم فشارهای مختلف غرب با همسایگان صمیمانه نگاه میدارد و بایشان اطمینان میدهد که ما حاضریم بااتحاد همسایگی – اسلامی و برادری ازهمدیگر دفاع کنیم وبرای همیشه کنارهم باقی بمانیم .
امروز کشور های ایران – پاکستان – هند – چین – جاپان و روسیه همه به مقیاس نیازمندیهای اقتصادی و علمیی شان خودکفابوده دارای امکانات و تجهیزات پیشرفته تر ازما هستند و به سادگی میتوانیم همه کمکهاییرا که ازهزاران کیلومتر دور غربیها و آمریکاییها بما پیشکش میکنند – به صورت خیلی ساده تر و ارزانتر ازین کشورها بدست بیاوریم و آرام آرام بااین وسیله – پیوندهاو همکاریهای تضمینشده رابین هم برقرارکنیم تاباشد که درنتیجه دوستان متحد همکیش – همزبان و هم یار یکدیگر بوده دربرابر هرگونه عملکرد بیگانه از منطقه دست بهم داده حملاترا دفع و طرد و دسایس را خنثی نماییم – و آرام آرام همانگونه که اروپا – آمریکا و غیره امروزه به ایالات متحدهء خودشان مبدل گردیده اند ما هم سازمان برادری آسیایی را برقرار و جاگزین افتراق و برادرکشی در منطقه گردانیم .
درحالیکه همه میدانیم که غربیان از ابتدا میدانسته اند که اگر ما باهم کنار بیاییم شاید روزی زندگیی اقتصادی آنها به بنبست مواجه شده روبه سقوط روند بنا” باهمین محاسبه کوشیده اند رشته های دوستی و ادامهء پیوند های ایتنیکی و منطقوی را ازما بگیرند و ما هم بنابر مشکلات معین اقتصادی اجتماعی و سیاسی زیر بار رفته ایم – وعلاوتا” چشمان عدهء انگشت شماری ازمارا رشوه های سیاسی ایشان مثل امروز کور کرده بوده تااینکه درحال حاضرملت را درمسیرسقوط مینگریم و آنانیکه دایم بادل و دست ناپاک همواره باایشان زیرنامهای مقدس ساختگی و فریبندهء افسانوی حلقهء غلامی شانرا بگردن آویخته بوده اند امروز فرزندان شان بازهم باهمان حقله ها درخدمت باداران غربی قراداشته بیک دست شان دشنه و به دست دیگر مقدسات عقیدوی اسلام قراردارد و بجان مردم تازیانه میزنند . بنابرهمه این بد بختیهاییکه ازصدهاسال بدینسو برما حاکم است بازهم نتوانسته ایم دوست را از دشمن فرق نموده راه معقولی را برای نجات میهن بلاکشیده به صورت عقلانی و علمی جستجو کنیم .
شاید با حضور شیادان و شیاطین علیه آدمییت برمنطقه روزی بیک کشور پیشرفته تر مبدل و دارای امکانات بیشتر باشیم ولی فراموش نباید بکنیم ازیت و آزاریراکه درطول زمان بعدازین غربیها و آمریکا مطابق به پلان شومیکه همه باآن آشنا هستند – برکشورهای منطقه خواهند آورد – همسایگان آنقدردرد کشیده باشند که ابدا” ما را نبخشند – البته وبدون تردید آنگاه هرقدر آسودگی و آسایش داشته باشیم مورد نفرت برادران همسایه قرارخواهیم د اشت.
دشمنیی دشمنان دوست نما و تمثیلهای برادرمنشانهء غربی و آمریکایی مارا درکنار پرتگاه نیستی ابدی قرارداده است تاآندم که مجبور گردیم فرمایشات شانرا بپذیریم که به اهداف جهانخوارگیی خودها برسند ولی یقینا” وقتیکه نهفته های طبیعی وخدا داد کشور ما به یغابروند و کشورهای همسایه هم ازبرکت حضورایشان چون عراق – مصر – لیبیا و غیره تارو مار شده باشند و هستیهای مالی و جانیی شانرا ازدست داده باشند هیچ کدام ازین گرگان وحشی دل بکس نخواهندسوخت وآنگاه یادی از برادریی موجوده سراغ نخواهدشد آنگاه آنها به بسیارسادگی ازما روی خواهند گردانید و باز ما خواهیمبود و همین کشورهای بلاکشیدهء همجوار که امروز بنابر فشارو دسایس غربیها مجبوراند بدلیل ترس ازدست دادن بقا یشان باما دشمن باشند .
حال که درچنین مضیقه گرفتاریم و راه برگشت نداریم ضرورت داریم ….-
قطع نظر از آنکه چراباید افغانستان درانتقامگیری ازدست دادن( وییتنام ازشوروی)تااینسرحد رنج وعذاب میکشید …-
قطع نظر ازآنکه کنجکاویکنیم گروه های متعدد زیر نام اسلام و جهاد رنگارنگ اسلامی نما ازپیکرهء ملت جداشده ازجانب کدام قوتها سازماندهی وتشکیل شده و چگونه تجهیز و تمویل گشتند- و چه دستاوردهایی از عملکردهای خونریزانهء شان برای تارخ کشور باقیماند … –
قطع نظر ازآنکه بعدا” روی کدام تکتیک ویا استراتیژی گروه دیگری بنام طالب برای برچیدن ودوباره تثبیت موقعییت باصطلاح مجاهدین از فابریکات دسیسه پردازی (سی-آی –ای) با تعداد جنگجویان پوزبستهءساختگی و تجهیزات ناچیز با مقایسه به جنگ افزارهای ویرانگر آمریکاییی قریب به (سهصد هزار جنگجو ی حرفوی ) تااکنون دربرابر جنگ زرگری مقاومت نموده – خود آمریکا یعنی( دوست و برادر صلح آفرین)ما را دریک صحنه سازیی دراماتیک متقاعد میکند که گویا آمریکا ازناچاری وضعف درتلاش برامده طالبانرا درسرنوشت ملت افغانستان وساختار حکومتی ورهبری آن سهم فهال بدهد … –
قطع نظر ازینکه درجریان این گیرودارهای سهمناک که تاریخ بشرییت نظیرآنرا ندیده بوده است – افغانستان سی سال قبل بصفت یک کشورغنیی زراعتی محسوب میشد ونزدیک به هفتاد درصد مایحتاج زراعتی خودرا تولید میکرد- وامروز نتواند حداقلترکاریی روزمرهء دسترخوان مردم فقیرش را تهییه و درعوض تقریبا” همه زارعین و کشتزارهای حاصلخیز میهن قربانیی مسابقهء تولید خاشخاش جهانی شده افرادجامعه ازاثربیکاری و بیروزگاری بیک گروه بی همه چیز (تنبل – معتاد – دزد- قاتل – ووحشی ) تبدیل و همه معیارهای انسانی وشهامت افغانی راازدست میدهند … –
وبالاخره قطع نظر از اینکه باید پیالهء زهر آخرینرا بنوشیم – دیده میشود باز هم یک راه درمسیر روشن تعقل قراردارد که همیشه قرارداشته ولی ما آنرا بنابر سراسیمگیهای روشن دیده نمیتوانستیم -عبارتبود – از اتحاد ملی افغانی و پیوستن بهمدیگرو اعتمادداشتن بهمدیگر . اگر میخواهیم نسلهای ما دیگر بیخانمان نگردند – فرزندان ما بادست گدایی به بیرون نروند – مهاجرین اقتصادیی نداشته و مثل امروز هموطنان ما دیگردرراه فرارازمیهن شان دسته دسته غرق ابهار نشوند – کشورما از اثر دود و کثافت باروت جنگ افزار دیگر نفسگیر نباشد – واگر آرزومندیم بتوانیم زیر آسمان کبود و زیبای وطن از هوای آزاد و پاک تنفس نموده شکر الهیرا ادا – وبر بازوی همدیگر افتخارکنیم ولو درطول اینزمان هردسیسه ای علیه هم ایجاد نمودیم – هرقدردستهایمان بخاطر رضاییت اربابان دروغین و نفسهای( اسیر خودمان ) بخون برادران و خواهران ما تا آرنج سرخ شده – لازم است ازینپس روبه وجدان کرده تصمیم بگیریم چون یک مشت آهنین یکجاشده باگذشت از عملکردهای سوء علیه یکدیگر برویم بسوی وحدت ملی وساختارمجدد – وبالاخره چون (دسته ای از خمچهء تر – بروفق حکایهء یک پدر عاقل که درکتابهای صنوف ابتدایی خوانده ایم ) بهم بپیوندیم – وبایک دل ویک آیین دست وآستین بر بزنیم – بگذازیم فرزندان ما ( برادروار) بحیث انسانهای صاحب شخصییت( آدمی) بزرگ شوند و برای بقای نسلهای مان متحد وسربلند باقی بمانند. بااحترام جلال پیروز- هالند 2012-01 -15