نويسينده: بروس ريچاردسن
مترجم:پاچا – کليفورنيا – امريکا

جنګ برای منفعت: پشتوانه نظاميګيری امريکا قاچاق مواد مخدر و اسلحه به سطحه جهانی!!!

خواننده ګان محترم: اين مقاله توسط محترم بروس ريچاردسن نويسند برجسته امريکای به انګليسی در ويبسايت ‘لراوبر’ بتاريخ ۱۰ دسمبر ۲۰۱۳ نشر شده است. من (مترجم) وقتيکه اين مقاله را از نظر ګذشتاندم، واقعات و موضوعات جالب که در بربادی افغانستان دستهای اشخاص پليد و نا بکار چه داخلی ويا خارجی اندر کار بودند و استند، مجبور به ترجمه ان شدم. لطفآ بخوانيد و قضاوت کنيد.
“درست قبل از ساعت ۶ بجه صبح بتاريخ ۸ جنوری ۲۰۱۱ طيارات توپدار (ای- سی) امريکايی اهداف را درسوماليا زير بمباردمان ګرفت که در نتيجه با مرګ ۳۱ نفر غير نظاميان به پايان رسيد. در عين زمان قوای ايالات متحده امريکا نمايندګی ايران را در اربيل، کردستان تحت حمله ګرفت، که هر دوی اين حملات اشکارا يک تجاوز برهنه و تختی از عمل جنګ محسوب ميشود. به عنوان يک نتيجه وهمزمان با ګشايش جبهات جديد جنګ امريکا در سوماليا و ليبيا و شدت جنګ در افغانستان، تصميم جنګ در عراق، ګرفتاری فعلی در افغانستان، فلسطين و عراق اشارات خشونت “سياست پيشروی/فارورډ پاليسی به ياد استعمار زمان قرن نوزدهم مينمايند. همچنان يک اميد تمدن که برای سالهای ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ توقع ميرفت بنا بر يک ترکيب مملو از حرص و آز شرکتهای بزرګ که بلا انقطاع و برهنه بدون کدام جواز از حد زياد به اشغال و نظاميګيری بلاعوض مشغولند، بدون شک آن مفکوره که جهان بايد در مورد درد و آلام و بی سرو سامانی انسان مانند يک مادر نقش را ايفا ميکرد همه ای انها تحت نام “جنګ با تروريزم” نقش بر آب شد. طوريکه سناتور چک هیگل (وزير دفاع فعلی. م) اخيرآ بطور پنهان و آشکار در مورد نظامی گری آمریکا اعلام کرد :’این در تاريخ سیاست خارجی ایالات متحده بزرګرترين اشتباه است،” در عين حال خوابها و اميد هايکه در باره ای مردم افغانستان، عراق، سوماليا، ليبيا و فلسطينيان که همه شان ديګر از جنګ خسته و مانده شده و يک کمی منتظر مدنيت و عدالت استند از دست رفتنی و بی مهار ميشوند.
به نسبت ګذشته که افغانستان از مسکونين خالی شده يک تهديد ديګری پديدار شده است. يک افغان که بصفت ترجمان در بخش استخبارات به قوای ايالات متحده در افغانستان کار ميکرد، بصفت يک شاهد عينی بمن (ريچارد سن.م) ګفت : شرايط کنونی افغانستان در حال جوش است، روسها همکاران جنګ سرد سابق يعنی اتحاد شمال را بار ديګر با مقادير فراوان مهمات مسلح ميساند، در حاليکه اين اشخاص در قاچاق مواد مخدر و سنګهای قيمتی نيز نقش بسزای دارند.
اسلحه عصر شوروی از تحويلخانه های پايګاه های مستقر در تاجکستان از طريق هوا و چندين راه های مخفی به شمال افغانستان که قبلآ شورويها به جنګجويان طرفدار احمد شاه مسعود در طول ده سال جنګ افغان شوروی (۱۹۷۹ و ۱۹۸۹) که اتحاد شمال در کنترول خود داشت نيز در تهيه مهمات استفاده ميکند. (ملاحظه کنيد: تجاران مرګ، دوګلاس فرح و ستيفن براون،سال ۲۰۰۷، صفحات:۱۹۵،۱۲۶،۱۱۸،۵۹،۴۶،۱۵،۱۰، و همچنان راج امريکايان، ازادی يا سلطه، حل منازعات بين جهان اسلام و غرب، توسط ايرک مارګوليس، ۲۰۰۸، صفحه. ۱۹۶).
پروازهايکه از افغانستان برميګشت مملو از زمرد، ياقوت، لاجورد، ترياک وهيروين بوده و به دلالان در بدل مهمات توسط اسناد و بارنامه های جعلی تاديه ميشد. ترجمان افزود، ‘تاجران/قاچاقبران’ ‘ارتباطاتيکه با مقامات عاليرتبه دولتی قايم نموده بود در عوض از هر نوع مجازات معاف بودند.’ بعدآمافيا ی مواد مخدر افغانستان، الماسهای صيقل و نا صيقل شده را توسط طيارات اريانا افغان هوايی شرکت به دوبۍ، امارات متحده عرب بمنظور پول شويی به اسعار نقد انتقال مينمودند زيرا که اين پرداخت و مبادله پول در داد و ستد، مشکلات کمتر را بوجود مياورد. (ملاحظه کنيد: ماشين جنګی امريکايان، سياستهای عميق، سی- ايی- ای، ارتباطات جهانی مــواد مخدر، و جــاده ای به افغانستــان، پيټر ډيل سکاټ، سال ۲۰۱۱).
محققين سازمان ملل متحد به اين باور بودند که اصليت اين الماسها از افغانستان و افريقا بوده که در بدل سلاحهای غير قانونی تبادله ميشد، بدون شک دراين اواخربه اصطلاح به آن ” الماس خون” نام ګذاشته شده است. به اساس ګفتار محققين سازمان ملل متحد، اين سلاحها از دوران جنګ سرد اتحاد جماهير شوروی ذخيره شده بود که توسط افسران نظامی روسيه قاچاق و به فروش ميرسيد. در سال ۲۰۱۰ سلاحهای اوکراين به ارزش (سی و شش اعشاريه شش) (۳۶۶۰۰۰۰۰۰۰۰) بليون دالر از تحويلخانه های تاسيسات نظامی مفقود شد. اما اندازه ای سلاحهای شوروی که توسط قاچاقبران صادر ويا توزيع شده معلومات مؤثق در دست نيست ولی امکان دارد که از ان بالاتر باشد. قاچاق اسلحه به عنوان “جنګ با مواد مخدر” توسط اکثر حکومات به طور عموم شکل پند، اندرزو تبليغات را اختيار نموده، هنوز اين تجارت غير قانونی که باعث اعتياد و مرګ ميشود به طور معمول ناديده ګرفته شده است، در نتيجه يک ابزار مفيد برای سياستمداران و پلانګذاران که به حاميان شرکتهای متعدد ذينفع نهايی جنګ جهانی وابستګی دارد، عجالتآ اين موضوع را يکطرف ګذاشته است. در طول دهه های اخیر، محققين سازمان ملل متحد و ګروهی متعدد ديـګر کارشناسان ســلاح شمــاره های مسلسل سلاحــهايــکه منحصـر بـه سلاحکوتهای پيمان وارسا موجودی صورت ګرفته، وسايل جنګی در مناطق تحت کنترول اتحاد شمال (احمد شاه مسعود.م) تحويلديهی صورت ګرفته بود. (ملاحظه کنيد: تجاران مرګ، دوګلاس فرح و ستيفن براون،سال ۲۰۰۷)

جنگ پنتا ګون عليه مواد مخدربشکل ايله جاری به پيش ميرود: همانطور که با چند تلاش، به منظور مبارزه با سلاح و قاچاق مواد مخدر پولهای هنګفت تحت نام جنګ مخفی تهيه شده، ولی اين ارقام از حساب و کتاب خارج ساخته شده، که اين عمل اغلبآ به اهرم فردی ثروت بسیاری افراد قدرتمند افزوده است. بطور مثال، آنعده مامورين که در مقامات بلند لميده از طريق تملق و سوګند فروشی در مورد ريشه کن کردن اين عمل ناجايز و نا اميد کننده از تحقيقات و يا صدور قطعنامه کار شکنی و از حق ويتو خويش استفاده ميکند. تحت عنوان و، زير سايه ای دفتر نظارت پروګرام مبارزه با مواد مخدر و تروریزم، ايالات متحده امريکا بارديګر به قرارداديان ايله جــاريهــای رســوای زمــانـه کمپنی خصــوصی بنـام (بليک واټر) وظيفه سپرده که از پايګاه امريکايی که به آن از حسن تعبير ‘کمپ صداقت’ نام ګذاشته امورات اداری و کنترول انرا بعهده بګيرد. در حالی که از وضعيت تشکيلات، اين ايک پایگاه نظامی ایالات متحده تحت عنوان ‘کمپ صداقت” به نظر می رسد، ولی در واقعيت اين بقايای همان شرکت خصوصی رسوای زمانه ‘بليک واټر’ است که نام خود را در اين اواخر زير عنوان “اکادمی” تغيير داده، تحت اين نام جديد ميخواهد که سابقه ای کثيف قبلی خويش را در صحنه جهان ازاد از روزنامه نګاران، سازمانهای ديګرو اعضای کانګرس بمنظور فعاليتهای اينده خويش بپوشاند.
در حاليکه که اين واقعيت است که طالبان قبل از تهاجم ايالات متحده امريکا، کشت ترياک را تقريبآ ريشه کن ساخته بود، ولی اين واقعیت دررسانه ها مغرضانه ګزارش شده بود، اکنون اين ريشه کن سازی از اهداف اداره دولت بارک اوباما در مطبوعات بارها باز تاب شده ميرود. اين جای تعجب نيست که چنين بيانات و انتقادات بطور عموم از سازمانهای رسانه ها مخفی شده نميتواند، ويک زمان بشکل از اشکال هويدا خواهد شد. بعد از تجاوز امريکا کشت وکار ترياک تنها در دو سال ګذشته ۲۰٪ (بيست فيصد) افزايش يافته است. در نتيجه اتحاد ايالات متحده با ائيتلاف اتحاد شمال که از مافيای حرفوی عمده قاچاق مواد مخدره استند از زمان حضورامريکا و ناتو مجوز را به خاطر تفريح و هوسرانی برای شان صادر نموده است.(ملاحظه کنيد: در حال حاضر پنتاګون ميخواهد جنګ مواد مخدر را در افغانستان از دفتر مرکزی بليک واټر جاری نګهدارد، توسط سپنسر اکرمن از ‘اطاق خطر’ بتاريخ ۲۳ نومبر ۲۰۱۲ مخابره شده است، و نيز ‘ ماشين جنګی امريکا، سياست عميق، اتصالات (ارتباطات) جهانی سی ـ آيی ـ ای با مواد مخدرو جاده بطرف افغانستان’، توسط پيټر ديل سکات، سال ۲۰۱۰).
بقايای (جنگ سرد) قاچاق اسلحه بر ميګردد: بر علاوه آنچه که ميتوان ګفت تامين سلاحها پايان نا پزير توصيف ميشود، قاچاقچيان انرا بطور کامل از سيستم عملياتی اتحاد شوروی (سابق.م) به ارث برده و انرا از راه های مخفی حمل و نقل ميکند، برای ان حساب بانکی واسناد (جعلی) توسط متخصصان سازمان شده به شکل تمام عيار جنايتی استفاده ميکند، آنها به ممالک که تحت تحريمهای سازمان ملل متحد قرار دارد در مورد تهيه ان تماسها برقرار ميکنند. يکی از اين قاچاقچيان به اسم مستعار ان به “ګرګ تنها” معروف است که بنام ‘تحريم شکن’ نيز ناميده ميشود وی از ‘دلالان/تجار مرګ’ است. اين شخص رسوای زمانه ويکتور باوت نام دارد و دارای تابعت روسيه است.
ويکتور باوټ کيست؟ در شهر دوشنبه (تاجکستان.م) متولد و دروس خويش را در انستيتوت نظامی لسانهای خارجی، ماسکو، شوروی تعقيب نموده است. ګفته ميشود زمان که ۱۸ ساله بود برای اولين بار با جنرال، وی.ای. وارنيکوف پرورده احمد شاه مسعود ملاقات نمود. باوټ يک شاګرد مستعد که دروس خودرا در ايام جوانی از انستيتوت کی- جی- بی به درجه عالی برتبه جګړن به پايه ای اتمام رساند و يکی از دوستان و مشتريان نزديک احمد شاه مسعود، برهان الدين ربانی، قانونی، عبدالله عبدالله، خليلی، محمد(قسيم.م) فهيم، رشيد دوستم، جنرال عطا، جنرال داود داود، انجنير صالح ونيز درميان ممالک افريقای، موبوتو (سيسيکو رهبرفقيد جمهوری دموکراتيک کانګو فعلی، موبوتو سيسيکودر سال ۱۹۷۱ نام کانګو را بنام زايير تبديل نمود.م)، جوانس سويمبی (رهبر سياسی و نظامی آنګولا.م)، جوانس ټيلر (رهبر.م) سيراليون، مشتريان (ويکتور باوټ.م) بودند، اما چند مثال از مشتريان باوټ را معتادين و در ګير در سلاح وقاچاق مواد مخدر به منظور تسهيل و پيشبرد جاه طلبی های شخصی، سياسی و افزودن ثروت بودند، ولی جالب اين بود که باوجود چنين اعمال، انها از بر رسی های جامعه جهانی مصؤن و محاکمه نشدند. (مـــلاحـــــــظه کنــــــيــــد: تاجــــر مــــرګ، دوګلاس فـــــرح، ستيفن بـــــــــراون،سال ۲۰۰۷، صفحات.۱۹۵،۱۲۶،۱۱۸،۵۹،۴۶،۱۵،۱۰).
ويکتور باوټ در مصاحبه اخیر خود با روزنامه نگار نارويژی لاف و ګزاف و ارتباطات خودرا با بدنام ترين اشخاص جهان وانمود ساخت و در ضمن ګفتار خود با (احمد شاه.م) مسعود مانند سريش چسپيده بود، ګفت که ما هر دو (مسعود و باوټ.م) و يک افسر کدر پرچمدار روسی به شکار ناياب ترين ګوسفند قيمت بها بنام مارکوپولو(اويس پولو) که شاخهای مارپيچ نفيس آن زياد با ارزش است، توسط هليکوپتر به پامير ميرفتيم، ‌باوټ همچنان در مورد امضای يک ‘ قرارداد بزرګ’ با برهان الدين ربانی در طول جنګ عليه طالبان زمانيکه اتحاد شمال متحد تهاجم قوای ايالات متحده امريکا بود نيز اشاره کرد.
صورتهای حساب که در زمان مصاحبه تحت مداقه و ازمايش قرار ګرفت حمل و نقل وسيع که تحت پوشش شرکت تجارتی هوای بنام ‘سان اير جنرل ټريډنګ’ مستقر در شارجه يکی از شرکتهای رو به رشد است که باوټ در حمل و نقل اموال از آن به اندازه ای وسيع استفاده نموده است. صورت حسابها تجهيزات ذيل نظامی را در بر ميګيرد: دو پروند هليکوپترهای توپدار ‘ام-ای-۸-ټی’، چهار پايه ميزايل لانچر، ۳ پروند هليکوپتر ‘ايف-ای- بی ۲۵۰’ ماشين توزيع کننده ای بمب، مهمات و پرزه جات،به قيمت مجموعی ۲(دو) بيليون دالر. شرکت هوای تجارتی سان (سان اير جنرل تريدنګ) يک شرکت قراردادی امريکا بوده که محموله را هره روزه چهار دفعه در روز که تا چندين ماه ها دوام داشت به اساس قرارداديکه به ‘ربانی’ (برهان الدين.م) به امضآ رسانده بود، ارسال ميګرديد. به اساس سوابق دفتر، ايالات متحده در يک قرارداد خارج از قانون به يک قاچاقبر بدنام سلاحهای بين المللی وارد عمل شد. انها (ايالات متحده) بخوبی ميدانست که اين پروازها از راه های مخفی بطرف دره ای پنجشیر جای که رفيق متوفی اش، احمد شاه مسعود بود باش دارد نشست ميکنند. (ملاحظه کنيد:تجار مرګ، دوګلاس فرح و ستيفن براون، سال ۲۰۰۷، صفحات.۱۹۵،۱۲۶،۱۱۸،۵۹،۴۶،۱۵،۱۰)
منافع اسلحه: بدون در نظر داشت طرف: در ماه آګست سال ۱۹۹۵ يک طياره جت ترانسپورتی که مملو از ميليونها مرمی و مهمات بود در ميدان هوای کندهار مجبور به نشست شد. باوټ با استفاده از موقع باطالبان درمورد تهيه و تدارک اسلحه تماس برقرار نمود.در حاليکه باوټ در خدمت ايالات متحده و تحت قرارداد عمده در تهيه اسلحه به (برهان الدين.م) ربانی بود، ولی در عين حال به تمام جوانب در ګيرنيز وارد عمل بود،اين عمل وی به يک منازعه تبديل شد. دراثنای يک مآموريت و بازديد از کی- جی- بی، باوټ نقش خودرا منحيث شخص ارتباطی بين قوای شوروی و احمد شاه مسعود بازی مينمود. واقعيت اين است کي او (باوټ.م) با همدستی دولت اتحاد شوروی، محموله ‘لوازم ثقيله نظامی’ در دوران اشغال شوروی به مسعود عرضه و تدارک مينمود. (ملاحظه کنيد: راج آمریکایی، آزادی و یا سلطه، حل مناقشه میان غرب و جهان اسلام، ايرک س. مارګوليس، ۲۰۰۸، صفحه. ۱۹۶).
باوټ همچنین تایید کرد که او در ‘هر دو رژیم (داکتر.م) نجیب الله و طالبان طياره را به منظور (حمل و نقل اموال نظامی.م) به کرايه ميګرفت.’ وقتيکه درباره جزئیات بيشتردر عرضه سلاح، نقش مسکو را به مسعود جويا شديم، او پاسخ داد: “مشتریان من از دولت استند، و مـن دراين بــاره دهــانــم را بسـته نگهميدارم .”
ويکتور باوټ در سال ۱۹۹۶ شرکتهای بزرګ حمل ونقل متحده عرب امارات را اداره ميکرد. شبکه کار تجارتی او (باوټ) را شرکت های هوايی حمل و نقل در افريقای مرکزی، افريقای جنوبی، اسيای جنوبی و آمارات بوده و بطور مخفی به عمليات خود مستقلانه و مشروع ادامه ميداد، چون ارتباطات او با اساس دوستی با مامورين عاليرتبه دولتی که در جستجو تهيه سلاح به طرفداران خويش در بدل منفعت بودند، لذا از تحريم های بين المللی مصؤن نګهداشته شده بود.
حماسه ويکتور باوټ سوالات جدی را افزايش ميدهد. چطور و چگونه می تواند نقل و انتقال سلاح و قاچاق مواد مخدربشکل غير قانونی صورت ګيرد و از مجازات مصؤن باشد؟ باوټ يک ګروپ (ناوګان) که تقريبآ مشتمل بر ۶۰ (شصت) طياره بود و توسط يک عمله بزرګ ميخانيک ها ی طيارات، هنګرها و امکانات ترمينل، پرسونل اداری با لوازم ديګر تدارکاتی در تصرف خو داشت. ولی با اين همه، دولت روسيه بطور رسمی از وجود فعاليت های نابکار و شريرانه باوټ خويش را بکلی بی خبر مياندازد. اين تسهيلات را باوټ به(احمد شاه.م) مسعود فراهم ساخت که در بين سالهای ۱۹۹۲ و ۱۹۹۵ سلاح غير قانونی را به سوماليا انتقال دهد. آيا ما اين را فرض کنيم که اين معامله منفعت انګيز بود؟ و، يا ممکن اين را فرض کنيم که دولت روسيه اين کمک را به محمد فرح عديد به منظور انګيزه های سياسی ميکرد که ايالات متحده را در سوماليا درګير سازد تا انتقام جنګ سرد را بګيرد؟
از نقطه نظر ابعاد ديګر، تحليلګران انرژی سريعآ به رقابتهای مواد سوخت هايدرو- کاربن و منابع ديګر انرژی که امکانات حمل و نقل ان در اسيای مرکزی بين ايالات متحده، روسيه، ايران و چين به شدت جريان دارد، بنا بر حکم تاريخ ماسکو از مدت مديدی اين آرزو داشت که اقليتهای افغانستان به عنوان “تقسيم کو تسخير کو” افزار سياست خارجی و بدست اوردن فرصت اقتصادی خويش را تمامآ عيار ساخته است. بنا بر درګيريهای فعلی افغانستان خدمات سرمايه ګذاری خارجی را در بين رقابت کنند ګان انتقال انرژی به شدت تضعيف نموده است. بر اساس ادامه حمل و نقل سلاح از ذخاير روسيه به اتحاد شمال ممکن به اين ستراتيژی تآثير بياندازد. ايالات متحده بايد بخوبی از اين حقيقت آګاه باشد که اقای باوټ به تمام جوانب در ګيرتدارکات ميکرد. اين يک تصور دشواراست که با بودجه شصت (۶۰) بيليون دالر دستګاه استخبارات (امريکا.م) از فعاليتهای غير قانونی ويکتور باوټ غافل و بی خبر باشد. در مورد توسعه انرژی، چنين استنباط ميشود که دخالت امريکا در افغانستان بيشتر در ناکامی مذاکرات بين طالبان بالای ساخت انتقال خط لوله افغانستان ( يونوکال) و تغيير رژيم که نهايتآ اين مذاکرات به اصطلاح ” به جنګ دهشګردی/تروريزم منتج” شد، صورت ګرفت.
در اين اواخر(حکومت.م) بلجيم حکم بازداشت ویکتورباوټ را درمورد جرایم قاچاق اسلحه، مواد مخدر و جنایات مربوط به پول شویی صادر کرده است. در سال ۲۰۰۸ پوليس تايليند باوټ را در بنکاک دستګير کرد، ايالات متحده خواستار استرداد وی (باوټ) شد که به تاييد محکمه تايليند در ماه آګست سال ۲۰۰۸ صورت ګرفت.
در نومبر سال ۲۰۱۰ ، باوټ به امريکا تحويل داده شد، و در حال حاضر در مرکز تاديبی در شهر نيویارک بسر ميبرد. اما در حال حاضر باوټ از مجازات نهايی که جنايتکاران بين المللی در تعقيب وی بودند کشيده شد و بطور مخفی توسط يک نفربه ارتش ايالات متحده تسليم داده شد. در ضمن دولت ايالات متحده از ان که طيارات باوټ را برای تهيه اسلحه به ائيتلاف شمال عليه طالبان به کرايه ګرفت بود بايد خجالت بکشد.(ملاحظه شود: تجار مرګ، دوګلاس فرح و ستيفن براون، سال ۲۰۰۷)
در واقعيت امر، ويکتور باوټ يک معبر خدمات خطوط هوائی را به قوای هوائی ايالات متحده امريکا، يک قول اردو انجنيران، و به يک شرکت قرادادی کی- بی- آر،که يکی از اتحاديه فرعی هالی برتون و به معاون (پيشين.م) رئيس جمهور ديک چينی مربوط است، واګذار شده بود. باوټ، تحت اين قرارداد با حکومت ايالات متحده، ماموريت ۱۴۲ پرواز را به عراق انجام داده بود.
Kellogg, Brown and Root (KBR), American engineering, construction and private military contracting company.

اتهامات حقوقی برای تعقيب ويکتور باوټ که متهم به قاچاق اسلحه و مواد مخدر است، در تحقيقات به يک سلسله سوالات حقوقی و اخلاقی غير قابل عبور مواجه خواهد شد. درمحکمه علنی، باوټ بايد بطور مصممانه خجالتهای را که به دولت ايالات متحده در مورد جرم مشترک حمل و نقل سلاحهای غير قانونی به عراق و افغانستان وارد نموده بطور اساسی به اثبات برساند. اګر حقيقت ګفته شود، تجارت مواد مخدر در افغانستان رو به افزايش است. به اصطلاح مبارزه عليه مواد مخدر، صرف يک نـمـايش مـيـان تـهـی است،بيانيهای مبالغه آميز سياسی صرف بمنظور خاموش ساختن افکار عامه جنګ در افغانستان خلق شده است.(ملاحظه کنيد: ماشين جنګی امريکا، سياست عميق، اتصالات (ارتباطات) جهانی سی ـ آيی ـ ای با مواد مخدرو جاده بطرف افغانستان’، پيټر ديل سکات، سال ۲۰۱۰).
در زمان حاکميت طالبان، کشت و حاصلات تارياک تقريبآ محوه شده بود، با ظهور قوای ايساف، افغانستان بار ديګر در جهان به اوج کشت تارياک مبدل شد. سی- ايی- ای و نماينده ګان دولتی، دهاقين افغان را به کشت و حاصلات تارياک تشويق ميکنند تا به جنګ مساعدت مالی بعمل بيائيد. بسياری از بانکهای ايالات متحده به اساس سوابق ثبت شده ګفته که عوايد عمده از کاروبار غير قانونی بدست ميايد.(ملاحظه کنيد: ماشين جنګی امريکا، سياست عميق، اتصالات (ارتباطات) جهانی سی ـ آيی ـ ای با مواد مخدرو جاده بطرف افغانستان’، پيټر ديل سکات، سال ۲۰۱۰).
در پشت پرده انګيزه قاچاق نشاندهنده انست که به اسانی منفعت غير قانونی بدست اورده شود، ولی در حقيقت اين عمل بايد بطور جدی درنظر ګرفته شود. انګيزه دولت عليه قاچاق بسيار ګمراه کننده و پيچيده است. اکنون اين به يک الۀ سياست خارجی و يک افزارکه از انظار عموم وازبر رسی دقيق پارلمان/ کانګرس(امريکا.م) پنهان نګهداشته شده تا به جنګ مخفی ادامه دهد. امروز، ولاديمير پوتين، رئيس جمهور روسيه در يک کنفرانس خبری اظهار داشت که در جنګ افغانستان به رهبری ايالات متحده منــطقه را بې ثبات ساخته که علت اصلی ان در پشت پرده افزايش اسلحه غير قانونی و ګسترش مواد مخدر است. ملاحظه کنيد: تحقيقات جهانی، ۹ ماه می، ۲۰۱۳”.

با عرض حرمت
پــــا چــــا
م: مترجم