جنگ سالار ی بچه باز.
نویسینده :میرویس جلالزی
با کمک از رویترز و دیلی تایمز
تاریخ :20/11/2007
داشتن یک بچه جوان زیبا و رقصنده خوب اینجا علاقمندان بسیار دارد.
همه آینها بچه بیریش را میشناسند.
بچه های نیمه جوان که ریش ندارند و قشنگ باشند ، لباس های زنانه و دخترانه را برایشان میپوشانند و در محافل خوشی در شمال افغانستان آنان را می رقصانند.
در شمال افغانستان از قدیم ها مروج است که تعداد از مردان ثروتمند بچه های رقصنده را نگاه میکنند و غالباً با مرور زمان این نوجوانان مورد سو استفاده جنسی قرار میگرند ، این کار ها بیشتر از سوی تعداد از کسانی که حالا به نام جنگ سالار مشهور اند صورت میگرفت و میگیرد.
این مردان پسربچه ها را لباس زنانه میپواشاند و از زندگی لذت میبرند.
نیروهای امنیتی افغانستان در تلاش اند تا از این گونه اعمال جلوگیری نمایند زیرا علما دین این کار را شدیداً محکوم کرده است اما پولیس که از محلات بچه بازان باشند میتوانند جلو این اعمال ظاهراً دلچسپ را بگیرند ؟
سوالیست که نمیتوان پاسخ آن را با آسانی دریافت .
بچه بازی فعل است که دین اسلام به اجرا کننده آن سنگ سار را واجب ساخته است.
در جامعه که روابط نا مشروع جنسی به شدت از آن جدا ساخته شده است ، رقص مردان در مقابل مردان در مراسم خوشی معمول است .
در اکثر ولایات شمالی افغانستان رقصاندن پسران نوجوان به یک رقابت میان یک قشر از زورمندان آن محل مبدل شده است.
بسیاری از قوماندان جهادی یک قدم پیشتر گذاشته اند و بی ریشان خود را در محافل خوشی به شکل مسابقه ای به میدان رقص پیش میکنند.
هر پسر کوشش میکند از دیگران پیشی گیرد .
محمد یاور یکتن از فرماندهان جهادی ضد طالبان میگوید :
” بچه بیریش ها تلاش میکنند از یک دیگر بهتر برقصند .
” لباس های زنانه را برایشان میپوشانیم ، زنگ ها را به پاه هایشان می بندیم ، سینه های بچه ها نیز باید هنگام رقص مانند زنان برجسته تر باشد ، و سرخ کردن لب های آنان با لب سرین نیز در شهر پلخمری مرکز ولایت بغلان معمول است”.
این کار ها را در افغانستان بچه بازی میگویند و در شمال افغانستان تاریخ دیرینه دارد .
اما اکثراً بچه بازها نمیتواند تنها از رقص بچه ها لزت ببرند و آنها تنها با رقص قناعت نمیکنند .
یاور میگوید : من از نگهداشت بچه بیریش بسیار لذت میبرم.
“خندها و بوی عطراگین بندش همرا با نازش مرا میکشد”
یاور 38 ساله که یک تجارت پیشه معروف منطقه خود میباشد علاوه میکند که ، سه سال پیش یک پسر نوجوان قشنگ را برای کمک در امور تجارتم استخدام کردم تا من را کمک کند ، او سه سال با من بود تا اینکه روزی 15 ساله شد .
بعداً به تلاش شغلی بود که هم کار کند و هم در آنجا اقامت نماید من از او تقاضا کردم که با من باشد .
“یاور” که عکس پسر را به من نشان میداد گفت:” من زن نداشتم او مانند زن من بود “
“من لباس زنانه را به او میپوشاندم و اکثر شب ها در کنار من می خوابید ، من از این کار لذت میبردم و او هر چیز من بود” .
آقای “یاور ” عکس پسر را میبوسد د و خنده های عشقی میکند.
حیثیت
داشتن بچه بیریش قشنگ و رقصنده ماهر در این منطقه نشانه از حیثیت و ابرو زورمندان است .
همه کوشش میکنند که بچه بیریش های دارنده این اوصاف را داشته باشند .
یک فرمانده دیگری جهادی که نه خواست نامش فاش شود به من گفت: که همه رقبا کوشش میکنند بچه بیریش های زیبا ، خوش گل،و بهترین داشته باشند .
او میگوید:” بعضی اوقات همه بچه بازان بچه بیریش های خود را به یک محل مناسب میاورند و آنان را می رقصانند و هر بچه بیریش که خوب رقصید آن بچه بهترین بچه ها یعنی شاه بچه ها معرفی میشود.
این فرمانده جهادی میگوید: این نوع محفل ها حد اقل هفته یک بار در پلخمری برگزار میشود و داشتن بچه ها در این محل به یک عرف مبدل شده است.
یکتن از بچه بازان دیگر ولایت بغلان” عنایت الله” نام دارد او 42 سال دارد و کهن سال زراعت پیشه است .
به گفته وی هر کسی که بخواهد خود را در این منطقه تبارز دهد باید یک بچه مسلکی داشته باشد .
او میگوید:” من 20 سال قبل با یک زن ازوداج کردم ، این زن پس از اینکه از داشتن یکی از بچه بریشهایم خبر شد مرا ترک کرد.
عنایت الله می افزاید: “من هر شب با بچه بیرشم بازی میکردم و از منزلم دور میبود م تا بلاخره زنم دوریم را تحمل کرده نتوانست و تصمیم گرفت مرا ترک گوید که بعداً همان طور شد.
اوحالا بسیار خوش به نظر میخورد و میگوید که ” با این تصمیمم بسیار خوش هستم ، زیرا من با بچه بیریشم میخوابم ، با او بازی میکنم او برایم همه چیز است”.
این مرد از هر چیز دیگر بچه بیریش اش را خوش دارد .
“شیر” پسری جوان و باشنده ولایت سرپل در شمال “افغانستان” است .
او میگوید هنگام که چهارده سال داشتم یک فرمانده جهادی ازبک مرا به زور متقاعد ساخت تا با او معامله جنسی نمایم و بعداً من از شرم و خجالت از فامیلم پنهان شدم و ده سال را با این فرمانده سپری نمودم .
در حالیکه حالا من جوان شده ام اما این فرمانده مرا دوست دارد ومن هر شب همرایش می خوابم .
“احمد جواد” پسر دیگری است که 17 سال دارد و با یک زمیندار سروت مند زندگی میکند .
او میگوید من صاحبم را دوست دارم ، لباس زنانه میپوشم ، میرقصم و او را خوش نگهمیدارم و شب ها را تا صبح در یک بستر میخوابیم .
به گفته ” جواد” صاحبم به من وعده کرده است که دخترش را به من میدهد و من هم از او خوش هستم .
فقر:
بیشترین تعداد از باشنده گان این محلات خواهان توقف این چنین اعمال هستند.
اما چیزی که مانع توقف فعل بچه بازی میشود ، اینست که بچه بازها قدرتمند هستند ، سلاح ، پول و نفر دارند .
“جهانشاه” یکتن از باشنده گان شهر” پلخرمی” میگوید : نیروهای دولتی جلو این اعمال را باید بگیرد و اگر این کار را نکند صدها جوان دیگر نیز در چنگ بچه بازها خواهند افتاد و این پدیده مانند تروریزم روز به روز رشد خواهد کرد .
پولیس در شمال” افغانستان”تلاش مینمایند افراد ملوث با این اعمال را بازداشت نمایند .
فرمانده پولیس ولایت کندز اسدالله امرخیل به این باور است که بچه بازی یک عمل شرم آور است و رقصاندن ، فروختن و مورد تجاوزی جنسی قرار دادن پسران در یک مملکت اسلامی هیچ جوازی ندارد .
فعل بچه بازی تنها به ولایات شمالی افغانستان محدود نبوده بلکه بچه بازی و رقصاندن پسران نوجوان از سوی اشراف در تعداد از ولایات جنوبی و شرقی افغانستان نیز به یک عرف مبدل شده است .
مقامات پولیس در ولایت بغلان میگویند :” ما تلاش مینمایم که جلو این اعمال را بگیریم اما فقر و بیکاری سه دهه اخیر افغانستان را شدیداً متاثر نموده است و این پدیده میتواند عامل باشد تا نوجوانان در بدل پول به این اعمال رو بیاورند .
فرمانده امنیه ولایت بغلان از تلاش پولیس برای ردیابی و بازداشت مرتکبین این جرایم خبر میدهد .
او میگوید: “مرتکبین این اعمال زندانی خواهند شد ،و 15 سال را در حبس خواهند بود .
حفیظ الله خالقیار ریس سارانوالی ولایت بغلان است .
به گفته وی تا حال 25 واقعه نزدشان ثبت شده است و دوسیه های مرتکبین به مرکز فرستاده شده است .
“دین اسلام جزای سخت را برای این گونه اشخاص ارزانی فرموده است “
مولوی “محمد صدیق صدیقیار” یکتن از بزرگان دینی ولایت بلخ که در شهر مزار شریف بودوباش دارد به این عقیده است که فاعلین این اعمال باید در محضر عام سنگسار شوند و تا حد سنگ باران شوند که جانشان از تن براید .
بعضی بچه بازان میدانند که این اعمال خلاف دین اسلام است .
اما “چمن گل” مرد بچه باز 35 ساله از ولایت” تخار” در شمال “افغانستان “میگوید ، ما میدانیم که این کار خلاف موازین دین مبین اسلام میباشد اما ..
” ما چطور میتوانیم خاموش بنشینیم؟” ما زنان را د وست نداریم” ما تنها بچه ها را دوست داریم “.