کور / نثر / عدالت

عدالت

ازنظر متون دینی ،عدالت اجتماعی عامل استواری وقوام افراد جامعه است :

-ـــــــــ عدالت باعث استواری،صلاح وعامل الفت مردم، اســـــــــــــــــت.

تقسیم عادلانه قدرت بین طبقات مختلف مردم وتوزیع عادلانه ثروت بین اقشار متفاوت انسانها واعطاو اعتبار منزلت وموقعیت اجتماعی مناسب ،به اصناف توده ها سبب پایداری واستحکام بنیه وجودی جامعه است .مردم باعدالت به صلاح می آیند وصلح ودوستی بین اجزاء افراد اجتماعی رواج می یابد:

در جامعه متعادلی که همه افراد از مهم ترین ارزشهای اجتماعی از قبیل قدرت وداریی وموقعیت به طوریکسان برخورداری می شوند ،یعنی انتقال قدرت ،موروثی وصنفی وطبقاتی نیست وراه وصول به کانونهای اقتدار برای آحاد افراد اجتماع گشوده است ،اموال وثروت ملی در انحصار وتیول قانونی جمعیتی خاص(خانواده هزارفامیل)قرار ندارد وبر طبق تلاش ها وسعی ها وکوشش های افراد ،انتصابی وارثی نبوده ،بلکه به میزان وارستگی وآراستگی افراد به ارزشهای انسانی وجتماعی وابسته است .در چنین نظامی که نظام بسته (کاست)نیست بلکه باز وگشوده است همه افراد از حمایت قانون بهرهمند ،همه افراد دارای آرای مساوی ،همه افراد نسبت به در آمد ملی شریک همه افراد از خدمات عمومی منتفع وهمه افرراد مسئول وسهیم در سرنوشت جامعه اند وطبعاً الفت همدلی بین آحاد افراد جامعه برقرار میشود:

-پس کارکرد عدالت در جامعه ایجاد الفت و همسازی است یک گروه را با گروه دیگر همساز هماهنگ می کند یک بخش را با بخش دیگر الفت می دهد ،یک صنف را با صنف دیگر هم مقصد می سازد ویک قشر را برای قشر دیگر قابل تحمل می گرداند .

این بزرگترین موهبت الهی است که از آن باید استفاده ،وبهره برداری صورت گیرد.