دو ماموريت ناکام و مفتضح ملل متحد در افغانستان
در حاليکه جهانيان شصت و چارمين سالگرد تاسيس سازمان ملل متحد ( م.م) را جشن ميگيرند ما افغانها به فعاليت اين سازمان به ديده شک مى نگيريم خصوصاً به ارتباط تحولات اخيردر انتخابات افغانستان و ميپنداريم که م.م دو ماموريت ناکام و مفتضح در افغانستان داشته است، درين دو ماموريت هويدا بنظر ميرسد که تعلل عمدى به ارتباط قضيه هاى افغانستان صورت گرفته و سعى بعمل آمده تا قضيه بطرف بحران برده شود و خارجى ها در آب خت افغانستان ماهى بگيرند. در ذيل اين دو ماموريت را به بررسى گرفته و آنرا با هم مقايسه مى نمائيم.
ماموريت اول در سال ١٣٧٠ هـ ش تحت رهبرى بنين سيوان نماينده خاص م.م در افغانستان که اصلاً از ترکتباران نيکوسيا ى قبرس بود آغاز شد و آن طورى بود که رئيس جمهور وقت افغانستان داکتر نجيب الله با اعلام مشى مصالحه ملى بطرف آوردن صلح، و ايجاد تفاهم بين تمام افغانها( مجاهدين و حکومت) حرکت نمود و ملل متحد هم وظيفه گرفت تا در پياده نمودن اين هدف کمک نموده و پروسه را تسريع سازند.
ماموريت دوم عبارت از براه انداختن انتخابات رياست جمهورى سال ١٣٨٨ در افغانستان است که مى بايست اين انتخابات بطور شفاف عادلانه وباموازين دموکراسى در افغانستان پياده ميشد که رهبرى آنرا کاى ايده نارويژى نماينده خاص م.م به همکارى مستقيم دفتر معاونت سياسى م.م يوناما منسجم و پروسه انتخابات به شکل قانونى و درست آن بر پا گردد.
کنون ميپردازيم بۀ کشاندن هر دو ماموريت بطرف بحران و اينکه در ايجاد اين بحران ها خارجى ها چه اهدافى داشتند و چه بلا هاى بر سر مردم ما در نتيجه اين بحرانها بوجود آمد.
ناکامى ماموريت اول:
گرچه داکتر نجيب الله بخاطر آمدن صلح از قبل استعفاى خود را اعلام داشته بود، مطالبه مى نمودتاوقت بيشتربرايش داده شود تا باشدکه خلاى قدرت بوجود نيايد و انتقال قدرت به شکل مسالمت آميز به شوراى مؤقت مجاهدين که از پيشور مى آمدند صورت گيرد ولى حلقه هاى خارجى به کشانيدن پروسه به طرف بحران خواهان دست يابى به اهداف ذيل بودند .
لشکر آزاد بيک ترکتبار آله دست ISI که از طرف همين آى اس آى جهت آموزش نظامى به انقره ترکيه فرستاده شده بود در تبانى با ترکتباران جمعيت اسلامى که تا دندان مسلح بودند بطرف افغانستان حرکت نمودند،اکبر باى و قوماندان پهلوان عاشور ترکتبار و دوستم را به حيل و مکارى بطرف خود کشانيدند- جنبش ملى در شمال را تاسيس نمودند و بعداً در تبانى با افراد ستون پنجم که قبلاً کارمل آنرا در مکروريان کابل ايجاد نموده بود پلان کودتا را عليه نجيب و مشى مصالحه ملى او طرح نمودند، بالآخره همين سه ارواح خبيثه متحداً مانع رفتن داکتر نجيب الله بخارج شدند، بنين سيوان شوراى موء قت مجاهدين را به کابل آورده نتوانست ، نجيب الله به دفتر م.م در کابل پناهنده شد در حاليکه م.م تضمين نموده بود که نجيب الله را سلامت به هند برساند، عملاً خلاى قدرت در کابل بوجود آمد سرک به سرک و کوچه به کوچه ى شهر کابل جنگ آغاز شد ٦٢ هزار کابلى بخون غلطيدند و شهر کابل به ويرانه تبديل و همه هستى معنوى و مادى ما به يغما برده شد. که مسؤليت آنرا در قدم نخست بنين سيوان و بعداً ملل متحد به عهده خواهد داشت .
ماموريت دوم:
مداخله خارجيان در پروسه انتخابات ضربه شديد به اذهان دموکرات افغانها وارد وانها به اين ګمان اند که همه چيز در دست خارجيان است، علت ناکامى اين ماموريت از خلال بيانيه حامد کرزى در کنفرانس مشترک با جان کيرى بود و واضحاً اظهار داشت که انتخابات ما بدنام شد هم چنان سرکشى پيتر ګالبريت امريکايى در مقابل کاى ايده واينکه فليپ موريون فرانسوى راى برحق رمضان بشر دوست راجعلى خواند دليل ديگرى ناکامى اين ماموريت شده مى تواند.
افتضاح ديگرى اين ماموريت اينست که بانکى مون سرمنشى م.م تصميم گرفت تا دوصد تن ازآمرين مراکزراى دهى را که از طرف دفتر UNDpدفترم.م استخدام شده بودند نسبت غفلت وخيانت درپروسۀ انتخابات از وظايف شان سبکدوش وعدۀ از کارمندان خارجى خودرا از افغانستان تبديل نمايند.
همچنان انتخابات افغانستان نسبت عدم کنترول م.م ومداخلۀ خارجيان تحت شعاع مسايل سياسى قرار گرفت .
بناء اً مردم افغانستان با مداخله خارجى ها هيچ گونه انتخابات را شفاف تلقى نميکنند.
خارجى ها در روز اول بعد از انتخابات ٣١ اسد با ادعاى تقلب خواستند مشروعيت انتخابات را زير سوال ببرند القصه خارجى ها ميخواهند که در افغانستان شخص نامسئول بقدرت باشد، تا هر فرمان انها عملى گردد .
ضمنآًسناتور جان کری رئيس کميته روابط خارجی سنای امريکا در مصاحبه با خبرگزاری اسوشيتد پرس ، در مورد چگونگی چرخش تفکر حامد کرزی توضيح داد.
سناتور کری که از دبی تيلفونی صحبت ميکرد، گفت: ” رئيس جمهور کرزی عميقاً باور دارد که برندۀ انتخابات بوده است، و بدين باور است که جامعهء جهانی با طرح ريزی يک توطئه خواسته است تا با استفاده از فشار نتيجه انتخابات را تغيير دهد،”
آقای کری همچنان افزود: ” احساسات عميقی در مورد حق افغانستان برای برگزاری انتخابات توسط افغانها و توانايی آنها در اين زمينه نيز وجود داشتند.”
در اثر فشار خارجى ها بالاى کار کميسيون مستقل انتخابات وبعد ز انجام فشار بالاى شخص کرزى ، از طرف غربى ها پروسه به بحران کشانيده شد و اعلام نتايج به بيشتر از يکماه به تعويق افتاد در خلال همين ايجاد بحران خارجى ها توانستند که با هلکوپتر ها ى ناشناس از مرکز نظامى چرات مخالفين مسلح از طرف شب بطور نامرئى در آن مناطق کندز که در حيطه تسلط دولت نيست، پياده وجهت پنجه وشاخ کشيدن بطرف شمال اهدافى دارند.
ازطرف ديگرطبق گزارشات رسانه ها يى غرب نيروهاى نظامى کشور ايتاليا براى طالبان مسلح در سروبى کابل باج دادند وبادادن دالر از انها خواستند تا دست از حملات نظامى تروريستى بر عليه آنها بردارند، ضمناً نيروهاى کانادايى نيزبه عين عمل متهم اند اينکه در نتيجه تعلل وفشار مقامات ملل متحد بر پروسه انتخابات چه مصيبت هاى به مردم مارسيد ان بود که انفجارات و حملات شدت يافت ، حملات انتحارى چون (جوار سفارت هند) صورت گرفت امنيت فوق العاده خراب شد، تجار ملى از کاروبار خود دست بردا شتند و نرخ مواد اوليه صعود گرفت که مردم بيچاره ما ازين بابت زجر ميکشند، ناتوانى يوناما و م. م در مهار ساختن تقلب انتخابات و رفتن ان به روند دوم اذهان ملى و بين المللى را به انتخابات مصروف ساخت واين اعمال بخاطر صورت گرفت تا توجه جهانيان از ميلان اهداف خارجى ها ا به طرف منابع انرژتيک ماورا النهر بطرفى ديگرى معطوف گردد وديسانت مخالفين مسلح را توسط هلکوپيترها هنوزهم در هاله ابهام قرار دهد .که درنتيجه
افغانستان به يک تختۀ خيز اهتزازى در آورده شود .
ماضرب المثلى داريم که ميگويد (( چون گفتى، دليلش بيار)
در اول ميپردازيم به قضيه چرات :
مرکز نظامى چرات که مربوط ضلع (ولسوالى) نوشهره پاکستان مى باشدتپه هاى مرتفع بوده است از سال ١٨٦١ميلادى قبل از ايجاد پاکستان يکى از مراکز نظامى برتانيا در هند بشمار ميرفت بعد از بوجود آمدن پاکستان در ان يکى از مراکز مهم نظامى پاکستان بنام سپيشل سرويس گروپ (SSG ) نيزمستقر شد نسبت نزديکى به افغانستان در اوايل جهاد محل تربيه نظامى براى اشخاص گلبدين حکمتيار و احمدشاه مسعود و بعداً در سالهاى ١٣٧٣ محل تربيه نظامى براى افراد طالبان بوده که آى ايس اى نيز در ان سهم داشته، زمانيکه رژيم طالبان درسال ١٣٨٠ سقوط نمود، در ماه ميزان هلکوپترهاى باردار بر فراز کمپ جلوزى شب هنگام عبورمى نمودند، در همين ايام موقتاً نويسند ه در آن محل متوطن بود، صبح يکروز از شخص محل به لسان پشتو سوال نمودم که ياره داهلى کپټر خو موږ خوب ته نه پرېږدي، دا چيرته ځى ؟ وى که (ز، پ) نام داشت ودر جوار پايگاه نظامى چرات مواد استهلاکى ميفروخت برايم گفت که اين هلوکپتر ها ان عده ى طالبانرا، که انديوالان امريکا وپاکستان اند از قندوز به چرات انتقال ميدهند، همين اکنون به فکر نوسينده عمليه برعکس صورت ميگيرد يعنى از همان راهى که ر فته بودند دوباره بر ميگردند .
قضيۀ دوم : نشست هليکوپتر هاى ناشناس وپياده نمودن طالب نما ها!
بعضى از نيرو هاى خارجى در محلات افغانستان ميخواهندکه با دادن دالرزور گويان
محلى ومخالفين دولت راانديوال خود سازند، طوريکه قبلاً به نيرو هاى ايتالوى وکانا
دايى اشاره شد ،در آتيه جهت مدلل ساختن ادعاى خود خبر هاى منتشرۀ رسانه هاى
داخلى راخدمت خوانندۀ گرامى پيشکش ميداريم .
محمد اکبر بارکزى والى ولايت بغلان بتاريخ ٢٩ماه ميزان در دفتر رسانه هاى دولت در کابل طى کنفرانس مطبوعاتى گفت که بعد از ساعت ١١ شب هلکوپتر هاى ناشناس در محلات مربوط به ولايت بغلان که در حاکميت دولت قرار ندارد ، اشخاصى را ديسانت مى نمايند .
برخى مردم و مسوولين محلى،نشست هليکوپتر هاى ناشناس را در مناطق تحت کنترول مخالفين مسلح دولت در ولايات سمنگان، بغلان و کندزرا تاييد ميکنند.
بتاريخ ٢٠ ميزان محمد الله سديد ولسوال حضرت سلطان ولايت سمنگان به آژانس خبرى پژواک گفت که طبق راپور مردم محل،هليکوپتر ها از چهار ماه بدينسو در مناطق دور دستى که مخالفين مسلح دولت در آنجا فعاليت دارند،فرود مى آيند.
به گفتۀ سديد، طالبان مسلح در مناطق گاو دره، ليلى ساى، اوش قُدغ و تنگى اجرين ولسوالى حضرت سلطان که با ولايات بغلان و کندز سرحد دارد، فعال بوده و به گفتۀ مردم محل هليکوپتر ها درهمين ساحات از طرف شب و روز فرود مى آيند.
همچنان يک مسوول امنيتى رياست امنيت ملى ولايت بغلان گفت که هليکوپتر ها شش بار در مناطق آب قول و کوکچنار ولسوالى بغلان مرکزى و يکبار در ولسوالى دهنۀ غورى که مخالفين مسلح دولت در آنجا فعاليت دارند، در ظرف سه ماه اخير در اوقات مختلف، فرود آمده اند.
منبع مى افزايد که مردم به آن ساحات که اکثراً کوهى و غير مسکونى است، رفته نمى توانند، اما ميگويند که نشست طيارات را ديده اند.
به ادعاى منبع، قبل از آنکه طيارات نشست کنند، طالبان مسلح ضعيف بودند اما حالا با سلاح و مهمات جديد تجهيز شده اند.
اين مسوول امنيت ملى گفت ، امکانات در اختيار ندارند تا تشخيص کنند که طيارات از کى بوده و از کجا مى آيند. طيارات براى نيم الى يکساعت نشست ميکنند
سلطان على باشندۀ قريۀ شولوک توى ولسوالى دهنۀ غورى ميگويد که دو بار فرود آمدن هليکوپتر ها در مناطق تحت کنترول طالبان را ديده است.
جمعه خان باشندۀ درۀ آب قول بغلان مرکزى نيز ميگويد که نشست طيارات را ديده و هر زمانى که دولت پلان عمليات عليه مخالفين را روى دست ميگيرد، قبل از آن هليکوپتر ها فرود مى آيند و بعداً ديده ميشود که طالبان ، نسبت به گذشته مجهز تر شده اند.
والى کندز انجينر محمد عمربه رسانه هاگفت: (( ما رد نمى کنيم که برخى قوماندانهاى طالبان از طريق سازمان استخباراتى ISI پاکستان با انگليس ها رابطه دارند))
به گفتۀ انجنير عمر،ملا برادر يکى از قوماندانهاى مهم طالبان در شمالشرق کشور است، او اطلاع دقيق دارد که وى با انگليس ها از طريق آى اس آى پاکستان رابطه دارد.
ايميل :raoufliwal@yahoo.com
ماءخذها :
سرنوشت غم انگيز ،فليپ کاروين
سايت انترنيتى آزمون ملى
سايت انترنيتى ويکيپيديا
رسانه هاى خبرى داخلى